پدیده منجیگرایی و فرجاماندیشی، باور ظهور انسانی والا در پایان هستی و در هم پیچیدهشدن بساط ستم و پستی به شکلهای مختلف همچون تار و پودی در اندیشهها و آموزههای ادیان و اقوام و ملل مختلف جهان تنیده شده است. بر این اساس، زرتشتیان در انتظار سوشیانس، یهودیان در انتظار ماشیع، مسیحان در انتظار مسیح و مسلمانان چشم به راه مهدی هستند. در این بین، نگرش شیعه به پدیده منجیگرایی از جهات عدیده دارای ویژگیها و برجستگیهای مخصوص به خود است. یکی از امتیازات دکترین منجیگرایی از نگاه شیعه، اعتقاد به حضور کنونی منجی میان مردم از یکسو و امکان دسترسی و برقراری ارتباط متقابل و دو سویه با او ـ البته با احراز شرایط لازم ـ از سوی دیگر است. چه، زرتشتیان یهودیان و سایر مسلمانان اگر چه چشم به راه منجی موعود دوختهاند، با این حال، بر این باوراند که این منجی، هنوز چشم به جهان نگشوده و مقدّر الهی چنین است که در فرجام تاریخ، پا به کره خاکی گذارد. مسیحیان ـ با توجه به اعتقاد به حیات کنونی عیسی7 ـ با شیعیان در باور به بقا و حیات کنونی منجی همصدا هستند؛ اما از آن جهت که برای عیسی7 در دوران انتظار، نقش چندانی قایل نبوده و راه هرگونه ارتباط دو سویه میان مسیحیان و مسیح را مسدود میدانند، از دکترین شیعه در زمینه «منجیگرایی» همچنان فاصله دارند.
آری؛ شیعه معتقد است که مهدی4 دوازدهمین وصی تعیین شده پیامبر6 است که در سال 255ق متولد شده، با شهادت پدر بزرگوارش امام حسن عسکری7، از سال 300ق تاکنون مسؤولیت سنگین هدایت علمی و معنوی امت اسلامی و فیضرسانی و نور افشانی به جهانیان را ـ بسان خورشید پشت ابر[1] ـ بر عهده داشته و دارد. امام عصر4 در تمام دوران گذشته با تمام تلخیها و شیرینیهای امت، رخدادهای خرد و کلان، پیروزیها یا شکستهای آنان، همراه بوده و بی آنکه بر حضور آشکار خود اصرار ورزد، وظایف الهی خود را به انجام رسانده است. این حضور فعال و پویا همچنان تا روزی که فرمان الهی مبنی بر ظهور در رسد و امام عصر4 اسلام را در جایگاه آخرین و کاملترین دین و نظام نامه زندگی در سطح جهانی حاکم سازد، استمرار خواهد داشت. پیدا است با چنین نگاه و نگرشی به مسأله منجیگرایی پدیده انتظار از نگاه شیعه دارای مفهوم و ماهیتی خاص بوده و آثار و برکاتی ویژه را به همراه خواهد داشت.
ما در این مقاله به دنبال این آرمان، ماهیت انتظار و آثار آن از نگاه شیعه را باز کاوری کردهایم.
[1]. در روایات متعدد از جمله روایتی از پیامبر6 استفاده از امام عصر4 در دوران غیبت، به بهره برداری مردم از خورشید پشت ابرها تشبیه شده است : «انهم یستضیئون بنوره و ینتفعون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجلّلها السحاب» شیخ صدوق، محمدبن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسین، ج 1، ص 365، چنین تشبیهی در گفتار امام زمان4 نیز آمده است: «و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس اذا غیبتها عن الابصار السحاب» همان، ج 2، ص 162).