اندیشه «مسیحا» و «موعود» در تاریخ آیین یهود، همواره با اختلافها و فراز و نشیبهایی همراه بوده است؛ اما آیا باور داشت موعود، در عرصههای تربیتی و اجتماعی، برای یهودیان دارای فواید و دستاوردهایی بوده است؟ این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به سؤال مذکور پاسخ داده و معتقد است باورداشت موعود در آیین یهود، امری صرفاً اعتقادی نبوده، بلکه بسته به کیفیت اعتقاد به آن، کارکردهایی برای یهودیان بهعنوان پیروان دین الاهی، نه بهعنوان دینی سیاسی و ابزار دردست صهیونیسم؛ در برداشته است و در واقع این باور، مکانیسم و اهرمی برای تحقق برخی از آرمانهای آیین یهود به شمار میرود.
بهعبارتدیگر: اعتقاد به موعود، همواره برای یهودیان دستاوردها و کارکردهایی در عرصه معرفتی- اعتقادی، چون شریعتگرایی و ترغیب به توبه داشته و در عرصه اخلاقی- تربیتی، کارکردی چون امید افزایی و الگوسازی؛ و در عرصه اجتماعی- سیاسی، کارکردی چون پویایی و صبرافزایی، در پی داشتهاست.