per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62570
مهدویت، جهاد فرهنگی و راهبردی ما
https://www.entizar.ir/article_62570_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62571
بررسی و تحلیل برهان معجزه بر امامت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
معجزه، همان گونه که صدق مدعی نبوت را اثبات میکند، صدق مدعی امامت را نیز اثبات میکند و به نبوت اختصاص ندارد. در بسیاری از تعاریف، متکلمان اسلامی کلمه «دعوی» به صورت مطلق ذکر شده و به دعوی نبوت، مقید نشده است. شاید برخی نیز که آن را به دعوی نبوت مقید کرده اند، مورد غالب و مشهور آن را در نظر داشتهاند.
متکلمان امامیه معجزه را یکی از راههای شناخت امام دانسته و توانایی بر انجام معجزه را از صفات لازم امام شمردهاند. آنان در اثبات امامت امامان اهلبیت علیهم السلام عموماً و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خصوصاً علاوه بر نصوص امامت، از برهان معجزه نیز بهره گرفتهاند. معجزات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بسیار است که برخی به دوران قبل از امامت آن حضرت و برخی به دوران امامت ایشان در دو دوره غیبت صغرا و کبرا مربوط است.
در تواتر معنوی این معجزات، تردیدی راه ندارد؛ بنابراین برهان قاطع بر امامت ایشان خواهد بود.
https://www.entizar.ir/article_62571_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62572
شناختنامه زیارت آل یاسین
زیارت آل یاسین از زیارتهای حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که طبرسی آن را به نقل از توقیع حمیری در کتاب خود (احتجاج) آورده است. این زیارت به درخواست شیعیان از ناحیه مقدسه صادر شده است و علما و بزرگان به آن عنایت داشتهاند. در این نوشتار به دنبال شناخت بیشتر زیارت و اثبات اعتبار و آل یاسین بودن اهل بیت علیهم السلام هستیم.
کلیدواژهها: آل یاسین، اهل بیت علیهم السلام، طبرسی، حمیری، کادح (قادح).
طرح بحث
اطمینان به صحت و حتمی بودن امور، انسان را در به کارگیری آنها در زندگی خویش با طمأنینه و آرامش همراه میکند. این مهم در امور اعتقادی و باورهای دینی از جمله ادعیه و زیارات، از دقت و ظرافت بیشتری برخوردار است؛ زیرا از یک سو اوصاف خداوند، خارج از وصف است و هرگونه سخن در شناخت اوصاف و ویژگیهای حضرتش، مگر از عباد مخلصش غیرقابل قبول است:
>سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ*إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ< (صافات: ۱۵۹و۱۶۰)
از سوی دیگر، شناخت معصوم، مگر از جانب خدا و معصومان ممکن نیست:
«یَا عَلِیُّ! مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَنِی إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَکَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا»[۳]
همچنین عارض شدن مشکلاتی همچون حذف سند، تصحیف، تحریف و… در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام به خصوص تاریخ تشیع، راه معرفت و رسیدن به سعادت، بسی دشوار مینماید؛ ولی اثبات اعتبار و نیز مطابقت این اخبار با آموزه های قرآن، اطمینان از به کارگیری تعالیم آن را فراهم میآورد. در این مقاله به بررسی اعتبار زیارت«آل یاسین» خواهیم پرداخت.
گونه های زیارت آل یاسین
کتب ادعیه و زیارات دو زیارت را گزارش کردهاند که با عبارت «سلام آل یاسین» شروع میشوند. راوی هر دو زیارت، محمد بن عبدالله حمیری است. او با دو تن از نایبان خاص حضرت ولی عصر علیه السلام هم عصر بود و گرایش شدیدی به حضرت ولی عصر علیه السلام داشت. در این راستا بود که به واسطه سفیران حضرت، با امام مهدی علیه السلام رابطه برقرار کرد. وی خدمت آن عزیز، نامه هایی ارسال میکرد و مسائل شرعی و نیازهای دینی خود را از آن بزرگوار میپرسید و پاسخ میگرفت. برای وی از سوی حضرت ولی عصر علیه السلام دو بار زیارت صادر شده است. که دو زیارت، شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در واقع نسبت میان آنها عموم و خصوص من وجه است.
علامه مجلسی; زیارت اول را که در زمان محمد بن عثمان، نایب دوم امام زمان علیه السلام صادر شده است، در کتاب دعای بحارالانوار از خط شیخ محمد بن علی جَبَعی جد شیخ بهایی، و در کتاب مزار از سید بن طاووس که آن را زیارت ندبه نامیده و در سرداب مقدس خوانده میشود، نقل کرده است. (مجلسی، ۱۴۰۳: ج ۵۶، ص ۹۲). سپس همین زیارت را از قول مؤلف المزار الکبیر نقل کرده است، به علاوه دوازده رکعت نماز. مؤلف میگوید: أحمد بن إبراهیم گفت: به محمد بن عثمان که از نواب امام زمان علیه السلامبود گلایه کردم که بسیار مشتاق دیدن مولای خود هستم. گفت: «با اشتیاق، خواهش دیدار آن حضرت را داری؟»
گفتم: «بله». گفت: «خدا تو را به سبب اشتیاقت ثواب دهد، و روی مبارک آن حضرت را به آسانی و با عافیت به تو بنماید». پس گفت: دیدار آن حضرت را در این ایام غیبت، آرزو مکن که باید مشتاق خدمت آن حضرت باشی، [نه دیدار او]، و نباید درخواست اجتماع با آن حضرت را داشته باشی که این [عدم امکان اجتماع با حضرت] از امور حتمی خداست و تسلیم و انقیاد در برابر خداوند لازم است؛ لیکن توجه کن به سوی آن حضرت به وسیله زیارت کردن بعد از دوازده رکعت نماز که در هر رکعت، سوره >قل هو الله أحد< بخوانی و بعد از هر دو رکعت، سلام بگویی، و بر محمد وآل محمد صلوات بفرستی؛ پس بگو: سلام على آل یاسین ذلک هو الفضل المبین من عند الله و الله ذو الفضل العظیم.[۴] (ابن مشهدی، ۱۴۱۹: ص۵۸۶)
اما زیارت دوم را که همان زیارت آل یس مشهور است، اولین بار ابو منصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی (م۵۸۸) در کتاب ارزشمند خویش، احتجاج نقل نموده (طبرسی، ۱۴۰۳: ج۲، ص۴۹۲) و سپس علامه مجلسی در مجلدات پنجاه و سوم، (ص۱۷۱) نود و یکم (ص۲) و نود و نهم (ص۸۱) بحار الانوار زیارت را نقل کرده است. بر همین اساس طبق نقل سید بن طاووس که از بزرگان و فحول در شناسایی و نقل ادعیه و زیارات است، ما زیارت دوم را زیارت آل یاسین میدانیم و به بررسی آن میپردازیم.
سند زیارت آل یاسین
احمد بن علی طبرسی صاحب کتاب احتجاج
نخستین مصدر ناقل زیارت«آل یس» کتاب احتجاج اثر مرحوم احمد بن علی طبرسی (م۵۸۸ق) است که زیارت را به نقل از محمد بن عبدالله حمیری، در بخش«مقدارى از فرمایشات امام زمان علیه السلامدر مورد مسائل فقهى و غیر آن در توقیعاتى که توسط نواب چهارگانه و غیر ایشان از او صادر شده» (طبرسی، ۱۳۸۱: ترجمه جعفری، ج۲، ص۶۰۴) آورده است.
بزرگان و علمای متقدم و متأخر، طبرسی را ستوده و به کتابش اعتماد کردهاند. شیخ آقا بزرگ طهرانى;در ذیل عنوان کتاب مىنویسد:
الاحتجاج على أهل اللجاج تألیف شیخ جلیل، أبو منصور احمد بن على بن ابی طالب الطبرسى، استاد رشید الدین محمد بن على بن شهر آشوب السروى است که او در سنه ۵۸۸ وفات یافته، …. تمام مرسلات در کتاب از احادیث مستفیض مشهور و اجماعى از مخالف و موافق مىباشد. کتاب فوق الذکر، از جمله کتب معتبرهاى است که مُعتمَد تمام علماى اعلام همچون علامه مجلسى;و محدث حر عاملى; و مانند آن دو بزرگوار مىباشد (طهرانی، بیتا: ج۱، ص۲۸۲).
شیخ حر عاملی مىگوید:
احمد بن على بن أبى طالب طبرسى، دانشمند فاضل و فقیه پرهیزگار و مؤلف کتاباحتجاج بر أهل لجاج که کتاب خوب و کثیر الفوائدى مىباشد. مرحوم مؤلف روایت مىکند از سید عالم و عابد أبوجعفر مهدى بن أبی حرب حسینى مرعشى، و او از شیخ بزرگوار أبو عبد الله جعفر بن محمد بن احمد دوریستى، و او از پدرش محمد بن أحمد دوریستى، و او از شیخ صدوق محمد بن على بن حسین بن بابویه القمى، و براى مؤلف در نقل حدیث، هم طرق دیگر و هم تألیفات دیگرى نیز هست». (حر عاملی، بیتا: ج۲، ص۱۷)
ابن شهر آشوب نیز صحت انتساب کتاب به استادش طبرسی را تایید کرده، علاوه بر احتجاج، برخی دیگر از آثار او را نام میبرد. (مازندرانی، ص۶۱، رقم ۱۲۵). سید بزرگوار، ابن طاووس در فصل ۵۴ کتاب کشف المحجه مطالعه آن را به پسرش توصیه میکند و مىگوید: «و کتاب الاحتجاج لأبی منصور أحمد بن على بن أبی طالب الطبرسی». (ابنطاووس، ۱۳۳۰: ص۳۵) علاّمه مجلسی نیز احتجاج را از منابعبحارالانوار قرار داده و فرموده است: «سیدبن طاووس او و کتابش را ستوده است»، و سپس میگوید: «اکثر متأخّران از کتاب احتجاج روایت کردهاند». (مجلسی، ۱۴۰۳: ج۱، ص۲۸)
این توثیقات در حالی است که طبرسی، انگیزه خود را از نوشتن کتاب، اثبات شرعی بودن بحث و گفتوگو و جدل به حق، و ترغیب شیعیان به این کار بیان کرده، و از آوردن سلسله روات احادیث با اعتقاد به اجماع، عقل و تواتر روایات در کتب فریقین، چشم پوشیده است. (طبرسی، ۱۴۰۳: ج ۱، ص ۱). بر همین اساس با توجه توثیقات مذکور، کتاب احتجاج و مؤلف آن، احمد بن علی طبرسی; مورد اعتمادند؛ هرچند هیچ نگاره و اثر بشری، سوای معصوم، خالی از انتقاد و احیاناً اشتباه نیست؛ از همین رو به همین مقدار از نقل توثیقات طبرسی، بسنده کرد، در ادامه به بررسی شخصیت راوی زیارت محمد بن عبدالله حمیری میپردازیم.
شخصیت شناسی محمد بن عبدالله حمیری (راوی زیارت)
محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری راوی زیارت آل یاسین است. وی از سوی علمای رجال، توثیق شده و مورد اعتماد آنها قرار گرفته است. نجاشی درباره اش میگوید:
محمد بن عبدالله حمیری از محدّثان مورد اعتماد و در میان دانشمندان قم، ازبرجستهها و نمونه هاست. او چنان شخصیّتی است که باب مکاتبه اش با حضرت ولیّ عصر علیه السلام باز بود و با آن بزرگوار، ارتباط داشت و مسائل گوناگونی را در زمینه های دینی، از آن حضرت سؤال کرد. استاد من، احمد بن حسین غضائری برایم میگفت: «من اصل سؤالها و جواب های حضرت را که در بین سطرها نوشته بودند، دیده ام.» (نجاشی، ۱۳۶۵: ص۳۵۵)
شیخ طوسی در سه جا از کتاب رجال از وی نام برده است. (طوسی، ۱۳۷۳: ص۴۳۹، ۴۴۵، ۴۴۸). علّامه حلّی هم درباره اش میگوید: «او محدّثی است فرزانه که با حضرت ولیّ عصر علیه السلاممکاتبه و ارتباط داشت.» (حلّی، ۱۴۱۱: ص۱۵۷).
نام او محمّد، کنیه اش ابوجعفر و معروف به«حِمْیَری قمّی» است. (نجاشی، ۱۳۶۵: ص ۳۵۵؛ طوسی، ۱۴۲۰: ص۴۴۲).او اهل قم و منسوب به قبیلهای در یمن به نام «حِمْیَر» است. صاحب لسان العرب میگوید: «حمیر بزرگ خاندان طائفه حمیر بود و او حمیر بن سبأ است» (ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۴، ص۲۱۵).
تاریخ ولادت این عالم بزرگوار، مبهم است و حتی نام چندانی از استادان این محدث بزرگوار در تذکرهها و تراجم رجال، ذکر نشده و گویی بیش از دو یا سه استاد روایت نداشته است. این اساتید عبارتند از:
پدر بزرگوارش، عبدالله بن جعفر حمیری قمی (صاحب قرب الاسناد).
احمد بن محمد بن خالد برقی قمّی (دانشمند برجسته و مؤلف کتاب معروف محاسن).
از شاگردان محمد بن عبدالله الحمیری میتوان علی بن حسین بن شاذویه (صدوق، ۱۴۰۰: ص۹۹، ح۷). و احمد بن هارون (همان، ۱۴۰۰: ص۳۹، ح۷) از استادان مرحوم صدوق، ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی صاحب کامل الزیارات، (ابنقولویه، ۱۳۵۶: ص۲۴) حسن بن حمزه علوی حسینی طبری (مفید، ۱۴۱۳: ص۱۲) از اساتید برجسته جناب شیخ مفید را نام برد. از توثیق حمیری توسط علمای رجال شیعه، نجاشی و شیخ طوسی به دست میآید که زیارت آل یاسین از نظر سندی، معتبر وکتاب ناقل زیارت و راوی آن، مورد اعتمادند.
واژه شناسی «آل یس»
در نام گذاریها مناسبت خاصی در نظر گرفته نمیشود و به طور قطع در ادعیه و زیارات نیز گاهی اینچنین عمل شده است. درباره زیارت «آل یس» نیز چنین احتمالی مطرح است که با توجه به اینکه این زیارت با جمله«سلام علی آل یس» آغاز میشود، زیارت به این نام مشهور شده باشد. از آنجا که در تفسیر آیه اول سوره «یس» گفته شده است که «یس» یعنی محمد صلی الله علیه و آله و سلم و«آل یاسین» یعنی اهل بیت علیهم السلام[۵] باید در یافتن معنای لغوی، دقت بیشتری مبذول کرد.
برخی، «آل یاسین» را یک کلمه دانسته اند (اِلیاسین)، و معتقدند قرائت آن به فتح و مدِ همزه و کسر لام (آلِ)، و اعتقاد به اینکه نام پدر الیاس علیه السلام، یاسین بوده است، به دلیل شکل کتابت به صورت منفصله است (آلِ یس)؛ چنانکه منشأ قرائت به «آلِ یس» را نیز تفسیر یاسین به رسول الله دانستهاند و معتقدند اضافه شدن«ین» به آخر کلمه الیاس به منظور حفظ نظم اواخر آیات و همچنین تعظیم و بزرگداشت با زیاد شدن مبانی بوده است. (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص۱۳۰).
برخی نیز«آل یاسین» را ترکیبی اضافی دانستهاند به معنای «الیاس و اهل او.» (طریحی، ۱۳۷۵: ج۴، ص: ۱۲۶). اما دراینباره که «آل یاسین» را در لغت به معنای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام بدانیم، ابتدا باید به تحلیل واژه «آل» بپردازیم.
واژه «آل» را لغت شناسان مشتق از «اهل» به معنای پیروان و افرادِ هم عقیده یک شخص دانستهاند و معتقدند در اثر گسترش استعمال، لفظ «اهل» به افراد درون ِخانه یک مرد (اهل بیت) نیز اطلاق شده است. اهل هر پیغمبر نیز، همان امت اویند. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۵، ص۳۱۴؛ ابنمنظور، ۱۴۱۴: ج۱۱، ص۳۸).
صاحب قاموس نیز معتقد است؛ با توجه به کاربرد قرآنی آل موسى، آل هرون، آل ابراهیم، آل عمران… و اینکه خداوند میفرماید: >فَأَسْرِ بِأَهْلِک بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیلِ<(هود: ۸۱). و در جای دیگر میفرماید: >إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیناهُمْ بِسَحَر< (قمر: ۳۴). آل به معنای اهل است.
عدهای نیز قدر مسلم معنای «آل» را همان اهل خانه مرد میدانند؛ اما اشتقاق «آل» را از اهل نپذیرفته و آن را از ریشه «اَول» به معنای تقدم و ترتب بر دیگری دانسته اند؛ بر این اساس «آل» به افرادی اطلاق میشود که عنوان، روش و دین آنها، به شخصی بر میگردد. این اطلاق با توجه به قراین، مفهومی گسترده مییابد؛ اما با این گسترش مفهوم، تنها به مطلق اتباع از یک شخص معنا میشود. این نکته نیز قابل یادآوری است که قید مفهومی در«آل» رجوع و اتکاست. برخلاف «اهل» که قید مفهومی آن، انس و همدلی است.[۶]
«یاسین» نیز با توجه به سخن گروهی که«اِلیاسین» را الیاس و اهل او معنا کرده اند، مساوی است با الیاس. (طریحی، ۱۳۷۵: ج۴، ص۱۲۶). این نظر با در نظر گرفتن«ال» و «یاسین» به صورت مجزا، قابل دفاع نیست؛ زیرا اهل لغت با در نظر گرفتن«آل» در کنار«یاسین» آن را به معنای الیاس گرفته اند؛ وگرنه یاسین به صورت مجزا، معنای خاصی به جز آنچه به عنوان حروف مقطعه خوانده شده است، ندارد که در اینجا با توجه به رسم الخط قرآن مطرح نیست، مگر اینکه بگوییم تعبیر به «الیاسین» به جاى«الیاس» یا به سبب این است که الیاسین لغتى در واژه «الیاس» بود، و هر دو به یک معنا است، و یا اشاره به الیاس و پیروان او است که به صورت جمع آمده است. نخست «الیاس» منسوب گشته و «الیاسى» شده، سپس به صورت جمع درآمده و «الیاسیین» گردیده، و بعد مُخفّف شده و «الیاسین» شده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴: ج۱۹، ص ۱۴۳). بنابراین از نظر لغوی، «آل یاسین» مساوی است با الیاس، و اقوال دیگر، مخالف ظاهر آیات قرآن است (مصطفوی، ۱۳۶۰: ج۱، ص ۱۲۹).
اما روایات زیادی وارد شده مبنی بر اینکه «یس» نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و اهل بیت ایشان آل یاسین هستند. امام صادق علیه السلام از اجدادش از امام علی علیه السلاممیفرماید: یاسین، محمد است و ما آل یاسین هستیم (فیض کاشانی، ۱۴۱۵: ج۴، ص: ۲۸۲).
فرات کوفی نیز معنعناً از ابن عباس نقل میکند که میگوید: آل یاسین همان آل محمدند. (فرات کوفی، ۱۴۱۰: ص۳۵۶)
نیز نقل شده است که مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام میپرسد: «آیا غیر از آنچه مشهور است در اینکه شما اهل بیت، همان آل پیغمبر هستید، آیهای در قرآن وجود دارد؟» امام پس از تلاوت آیات اولیه سوره یس>یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ إِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ< (یس: ۱و۲). و نقل اینکه یس نام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماست و کسی در آن شک ندارد، فرمود: «خداوند از این رهگذر، چنان فضلی به اهل بیت پیامبر علیهم السلام عطا کرده که هیچ کس به کنه وصف آن پی نمی برد، مگر اینکه بیندیشد. آنجا که خداوند به احدی مگر انبیا درود نفرستاده و میفرماید: >سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ< (صافات: ۷۹). و میفرماید: >سَلامٌ عَلى إِبْراهِیمَ< (همان: ۱۰۹). و میفرماید: >سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ<، (همان: ۱۲۰). اما نفرموده سلام بر آل نوح و آل ابراهیم و آل موسی و هارون، و فرموده است: >سَلامٌ عَلى إِلْیاسِینَ< (همان: ۱۳۰). و آل یاسین، آل محمدند. (بحرانی، ۱۴۱۶: ج۴، ص۶۲۶).
از دوازده روایت نقل شده در تفسیر برهان که آل یاسین را آل محمّد صلی الله علیه و آله و سلم میداند، تنها پنج روایت از امامان علیهم السلام نقل شده، دو روایت از امیرالمؤمنین، دو روایت از امام صادق و یکى از امام رضا علیهم السلام. بقیه روایات از ابن عباس و ابو مالک و ابو عبد الرحمن میباشد. آنچه از حضرت رضا علیه السلام روایت شده به لحاظ سند، صحیح است و سایر روایات بنا بر آنکه «جعفر بن محمّد بن مسرور» که مورد پسند مرحوم صدوق است، ثقه باشد، صحیح هستند. (قرشی، ۱۳۷۱: ج۱، ص۱۰۷).
مؤلف تفسیر نمونه، با اظهار اینکه تنها یکی از روایات منقول در معانی الاخبار [که با روایات البرهان یکسان است] به اهل بیت منتهی میشود، به علت مجهول بودن «کادح» یا «قادح» که در سلسله راویان قرار دارد، سکوت و عدم بیان نظر را بهتر میدانند (مکارم شیرازی، ج۱۹، ص: ۱۴۶). از همین رو به بررسی این شخصیت میپردازیم.
شخصیت شناسی «کادح»
همانطور که اشاره شد، در سلسله روایاتی که آل یاسین را آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم معرفی میکند، شخصی به نام «کادح» وجود دارد که او را مجهول میدانند. معانی الاخبار و البرهان چنین مینویسند:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یحْیى بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى الْجَلُودِی الْبَصْرِی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْخَضِرُ بْنُ أَبِی فَاطِمَهَ الْبَلْخِی قَالَ حَدَّثَنَا وَهْبُ بْنُ نَافِعٍ قَالَ حَدَّثَنِی کادِحٌ [قادح] عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِی ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَلَامٌ عَلَى آلِ یاسِینَ قَالَ یاسِینُ مُحَمَّدٌ ص وَ نَحْنُ آلُ یاسِینَ (صدوق، ۱۴۰۰: ص۱۲۲؛ بحرانی، ۱۴۱۶: ج۴، ص۶۲۴).
کتب رجال نام سه تن از راویان را «کادح» ذکر کرده اند؛ «کادح بن جعفر»، «کادح بن رحمه الزاهد» و «کادح بن نصیر». صاحب لسان المیزان «کادح بن نصیر» را همان «کادح بن رحمه الزاهد» میداند و از قول رافعی مینویسد: در کتب تاریخی معروف، نامی از کادح بن رحمه نیست؛ و این موضوع به علت کم بودن اطلاعات در مورد اوست. (عسقلانی، ۱۴۱۶: ج۵، ص۴۴۹)
نام او کادح بن رحمه العُرَنی الکوفی و کینهاش ابورحمه است. سلیمان بن ربیع، کادح را مدح کرده و او را عابد میخواند. خطابی نیز در مدح کادح میگوید: شش شب با کادح همراه بودم ندیدم شب و روز، سر به بالین بگذارد. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۲۹)
کادح مقلوبات افراد ثقه را روایت میکرد، تا اینکه گویی از مقلوب بودن و عدم اتقان آن احادیث غفلت کرد یا دچار توهم صحت گردید؛ به همین علت، احادیث نکر او زیاد شدند و روایاتش متروک قلمداد شد. کادح از ابو حمزه الضبعی از ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمروایت میکند که: «هرکس بعد از نماز جمعه، صد بار «سبحان الله العظیم و بحمده» را بگوید، خداوند یکصد هزار گناه از خودش و بیست و چهار هزار گناه والدینش را میآمرزد». حمزه بن داود نیز همین روایت را به طور کامل ذکر میکند (تمیمی بستی، ۱۴۱۲: ج۲، ص۲۳۰). که نشانگر معتمد بودن کادح در بعضی روایاتش میباشد. برخی، احادیث کادح را همانند احادیث صالحین دانستهاند، اما به علت ازدیاد منکرات در روایت، مورد رجوع و متابعت نیست. (جرجانی، ۱۴۱۸: ج۷، ص۲۳۰؛ ذهبی، ۱۴۳۰: ص۳۹۶).
راوی دیگر، «کادح بن جعفر» است که شیخ طوسی;او را از ضعفا دانسته، و آیت الله خویی;نیز به نقل از رجال شیخ و اذعان به اینکه دیگر کتب نامی از کادح نبردهاند او را ضعیف دانسته است. ابوحاتم و احمد بن حنبل، کادح بن جعفر را مدح کردهاند. عبد الله بن احمد بن حنبل میگوید: از پدرم درباره کادح بن جعفر پرسیدم؛ گفت«لیس به بأس». مردی صالح، فاضل و نیکوکار است. در روایتی آمده که او صاحب سنت و عبادت، یعنی حدیث است. همچنین او را با عنوان «صدوق» و «کان من العُبّاد» ستودهاند و ابن شاهین او را از ثقات بر شمرده است؛ هرچند برخی مانند الازدی او را جرح کرده و ضعیف و زائغ دانستهاند؛ از همین رو با توجه به اینکه کادح بن جعفر از یاران امام صادق علیه السلام است ـ برخلاف جرح شیخ طوسی ـ قابل اعتماد بوده و روایتش در باب اینکه آل محمد علیهم السلام همان آل یاسین هستند، پذیرفتنی است. این احتمال نیز مطرح است که تضعیف «کادح بن جعفر» توسط شیخ طوسی در اثر اشتباه با «کادح بن رحمه الزاهد» صورت پذیرفته باشد.
آل یاسین از نظر علم قرائات
قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است. اصطلاحاً، هرگاه تلاوت قرآن به گونهای باشد که از نص وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قرّاء معروف، استوار باشد، قرائت قرآن، تحقق یافته است. شرط صحت قرائت بر اساس علم قرائت، عبارت است از: ۱٫ صحت سند قرائت؛ ۲٫ موافقت با رسم الخط مصحف؛ ۳٫ موافقت با رسم الخط عربی. هرگاه قرائتی یکی از این شروط را نداشته باشد، غیرصحیح و مردود است.
پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تلاش مسلمین برای جمع و تألیف صحیح قرآن، باعث بروز اختلاف در قرائت شد، که به اقدام عثمان در توحید مصاحف انجامید؛ اما توحید مصاحف نیز به دلایلی مانند ابتدایی بودن خط و نگارش، بی نقطه بودن حروف و… مشکل را برطرف نکرد و همچنان قرائتهای متفاوتی میان مسلمین وجود داشت، تا سرانجام مجاهد بن جبر مکّی، هفت قرائت را به عنوان قرائت برگزیده معرفی کرد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت؛ هر چند علمای علم قرائت بر مجاهد به دلیل حصر قرائات در هفت قرائت خرده گرفته و به او اعتراض کردند. (معرفت، ۱۳۸۵: ص۲۰۲ ـ ۲۱۲).
حجیت قرائات سبعه را بیشتر فقها و علما پذیرفتهاند و قائل به جواز قرائت آن در نماز هستند. (همان، ص۲۲۲). از میان قرّاء سبعه، نافع و ابن عامر، لفظ آل یاسین را به فصل (آل یاسین)، و بقیه به وصل (اِلیاسین) قرائت کردهاند. (طوسی، ج۸، ص۵۲۳؛ قمی مشهدی، ۱۳۶۸: ج۱۱، ص۱۷۵). در قرائتهای دهگانه نیز یعقوب «آل یاسین» را به فصل قرائت کرده است. (طباطبایی، ۱۳۷۴: ج۱۷، ص۲۴۱). همچنین مؤلف کتابآل یاسین قرائه قرآنیه اصیله نام شش نفر دیگر را به عنوان قاریان معروفی که قرائات بعضی از آنها را از صحیحترین قرائات نزد علمای سنی مثل احمد بن حنبل معرفی میکند، در زمره کسانی میآورد که آل یاسین را به فصل، قرائت میکنند.[۷]
شایان ذکر است که قرائت به «آل یاسین» با توجه به موافقت با رسم الخط، بلاغت زبان عربی و مصحف عثمانی و اینکه تفاوت لغوی، قرائت را از شذوذ قرار نمی دهد، قرائتی شاذ نیست.[۸] همچنین باید توجه داشت که تمسک انحصاری به قرائات سبعه مطلبی نیست که بتوان درباره آن، اثر و خبر و سنتی را جستوجو کرد؛ یعنی هیچ شاهدی از طریق خبر و سنت برای انحصار تمسک به قرائات قرّاء سبعه وجود ندارد؛ بنابراین قرائاتی جز قرائات سبعه نیز وجود دارند که مانند آنها از تواتر برخوردارند.[۹] سرزنش و خرده گیری علمای فن قرائت، به مجاهد در انحصار قرائات نیز به همین دلیل است؛ بنابراین قائل شدن به صحت قرائت آل یاسین به فصل، بر اساس دیگر قرائات نیز ممکن است.
صحت قول به آل یاسین بودن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از منظر روایی و علم قرائت، با قرائت آل یس به صورت منفصل، با توجه به
https://www.entizar.ir/article_62572_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62573
کاوشی در دعای فرج (الهی عظم البلاء)
روشن است که یکی از وظایف منتظر، دعا برای ظهور مولایمان است.یکی از دعاهایی که برای ظهور حضرتش وارد شده، دعای فرج (الهی عظم البلاء) است. این دعا را که طبق نقلها خود حضرت به محمد بن احمد بن ابی اللیث تعلیم فرمود دارای مضامین ارزشمند دینی است.حضرت به ما آموخته است که در گفت وگو با پروردگار، به تشریح حال خود بپردازیم؛ اما با تکیه بر مستعان بودن او در سختی وآسانی.
حضرت با استفاده از بستری که صلوات وکلمه «اولی الامر» ایجاد کرده است، مطلب بسیار مهمی را به شیعیان خود انتقال میدهدکه همانا با اطاعت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ومعرفت او رابطه مستقیم دارد وتنها راه حصول معرفت حضرت، اطاعت از آن عزیز است و اهمیت معرفت امام زمان نیز بر کسی پوشیده نیست.
ثمره این معرفت در فراز پایانی به شکل عملی وبه صورت توسل رخ مینماید، چراکه توسل، تمسک جستن به اولیای الهی است و این معنابدون معرفت عمیق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امکان پذیر نیست.
کلیدواژهها: بلا، صلوات، اولی الامر، توسل، دعای فرج، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
https://www.entizar.ir/article_62573_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62574
ترجمه خلاصه مقالات به عربی
https://www.entizar.ir/article_62574_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
انتظار موعود
2476-3942
2014-10-23
0
186
62575
ترجمه خلاصه مقالات به انگلیسی
https://www.entizar.ir/article_62575_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf