unavailable
unavailable
امام، انسان کاملی است که صفات کمال خداوند در عالیترین درجه ممکن در او تجلی و تبلور یافته است. او خلیفه و حجت خداوند در زمین و در میان انسانها است. غایت ـ در کارهای اختیاری ـ مرتبهای از کمال و جودی است که فعل به انگیزه آن، از فاعل صادر میشود و به آن، غرض و هدف نیز گفته میشود. از دیدگاه عقل، غایت و هدف جهان که فعل خداوند حکیم است، سر انجام به خدا منتهی میگردد؛ اما در مرتبهای پس از آن، موجودی است که نسبت به موجودات دیگر، از کمال وجودی بالاتری برخوردار است. این موجود، انسان کامل است که در قوس صعود، از عقول مفارقه نیز فراتر میرود. از قرآن کریم نیز به دست میآید که هدف از خلقت عالم، انسان کامل بوده است. انسان کامل، امام و پیشوای بشریت در حرکت به سوی کمال مطلوب است. مقصود نهایی از آفرینش جهان، انسانی است که هر زمان از عالی ترین مرتبه معنویت و کمال وجودی ممکن برای غیر خداوند برخوردار است. چنین انسانی خلیفه خدا در زمین است. در روایات اسلامی نیز بر این مطلب تأکید شده است که امام، حجت خداوند در زمین است و اگر لحظهای در زمین وجود نداشته باشد، زمین، اهلش را فرو خواهد برد. این بدان معنا است که وجود امام که مصداق عالی انسان کامل است، فلسفه و غایت خلقت زمین است و وجود معلول بدون علت غایی آن، محال است.
در بین احادیث مهدویت، تعدادی از روایات به بحث علائم ظهور اختصاص دارد که بخشی از این روایات، به بحث «حسنی» پرداخته است. بیشتر روایاتی که درباره «حسنی» وارده شده، ضعیف است و برخی نیز از نظر متن دچار اشکالند ؛ لذا آنچه میتوان از مجموع این روایات به دست آورد، این است که وجود و خروج شخصی به نام حسنی از جمله علائم ظهور است؛ اما دیگر ویژگیها و خصوصیات وی با توجه به ضعف روایات، قابل اعتماد نیست. این پژوهش بخشی از سلسله مباحث خارج مهدویّت است که در مرکز تخصصی مهدویّت توسط استاد نجمالدین طبسی تدریس شده و پس از بازنگری برای استفاده عموم، در اختیار فصلنامه قرار گرفته شد.
برهان لطف، به سبب اهمیت جایگاه آن، به قاعده لطف مشهور است. این قاعده، میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیر باز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای و گزینههای اعتقادی است که که بعثت، نصب، وعده، وعید، بهشت، جهنم و تکالیف ـاعم از تکالیف شرعی و عقلی ـ با آن توجیه و تثبیت میشود. لطف، به لطف مقرب و لطف محصل تقسیم میشود. از جمله باورهایی که از طریق این قاعده قابل پی گیری است، مسأله امامت میباشد که تعیین و نصب و اثبات آن بر اساس قاعده لطف انجام میشود. اما وقتی این مسأله را در دوران غیبت و پنهان زیستی امام مطرح میکنیم، با یک سری پرسشهای اساسی رو به رو میشویم که به نوعی تعارض را به نمایش میگذارد، مثلا: از طرفی گفته میشود وجود و ظهور اما در هر زمان لطف است و از طرف دیگر گفته میشود غیبت نیز لطف است، زیرا مردم در دوران غیبت به واسطه غیبت، مورد امتحان الهی قرار میگیرند و امتحان نیز زمینه تکامل و ترقی بشر را فراهم میکند. پس با این نگاه، هم غیبت لطف است و هم ظهور و این، به نوعی تعارض و تهافت میان آن دو را به نمایش میگذارد. در پاسخ پرسش بالا گفته میشود اگر بحث را با نگرش عمیقتر و با دقت بیشتر مورد توجه قرار دهیم، نه تنها میان غیبت و ظهور، تعارضی نمیبینیم، بلکه به نوعی میان آن دو رابطه اقل و اکثر، را خواهیم دید؛ زیرا اولا بر اساس لطف محصل که اصل وجود امام برای بشر لطف بوده و بشر در آفرینش خویش، مدیون وجود امام میباشد این امر، با اصل غیبت هیچ گونه تعارضی ندارد. ثانیا، در لطف مقرب نیز هیچ گونه تعارضی میان غیبت و ظهور نیست؛ زیرا امام در دوران غیبت دست بسته نیست، بلکه ارشادها و تصرفات امام در قالب تعیین نایب خاص و عام تبلور پیدا میکند و به این صورت به رتق و فتق امور مردم میپردازد، پس امام چه در غیبت و پنهان زیستی به سر ببرد و چه در ظهور، در این که مردم میتوانند از الطاف او بهره مند شوند، هیچ تفاوتی وجود ندارد. تنها تفاوت در اقل و اکثر است که در دوران ظهور، به سبب حضور عادی امام در میان مردم، بهره مندی جامعه از او بیشتر است.
مهدویت و حقایق مرتبط به آن، گاهی دست آویز اقشار فرصت طلب قرار میگرفت. بابیه از جمله آنها بود؛ فرقهای انحرافی که در دوران قاجار به رهبری علی محمد باب شکل گرفت. باب، برای خود، افرادی را به عنوان یاران اصلیاش در انتشار این مسلک برگزید. یکی از آنها زنی به نام قره العین، از خاندان علم و اجتهاد بود.که جایگاه و نقش مؤثری در فرقه بابیه داشته است. قره العین با صدور دستورقتل عموی خود ـ یعنی مجتهد معروف محمد تقی برغانی ـ و مشارکت درقتل او، نیز با شرکت در برخی جنگهای بابیه مثل واقعه طبرسی و تبلیغ بیرویه مرام علی محمد و از همه مهمتر با اعلام دوران فترت و نسخ دین اسلام و اعلام و اظهار کشف حجاب، نقشهای مؤثری در ترویج فرقه بابیه و انحرافات آن، ایفا کرد.
unavailable
unavailable