استادیار گروه فلسفه و کلام دانشگاه بین المللی اهل بیت
چکیده
«اجماع لطفی» به عنوان راهی برای کشف قول معصوم، اولین بار توسط شیخ طوسی طرح گردید. وی با طرح آن، بهدنبال راهی برای حل اشکالی بود که در حجیت اجماع وجود داشت و آن این که اجماع علما، به خودی خود و بدون انضمام قول امام به آن، حجیت ندارد و با شناخت قول امام نیز به اقوال دیگران نیازی نیست. شیخ طوسی برای رفع این اشکال، از «قاعده لطف» کمک گرفته و معتقد است اتفاق علما بر امری، به معنای موافقت امام7 با آنها است؛ زیرا در صورتی که سخن اجماع کنندگان با واقعیت مخالفت داشته باشد، به مفاد قاعده لطف، بر امام لازم است حق را به کسی بیاموزد و به تعبیر بعضی از نویسندگان، «القای خلاف» کند. اگر این سخن شیخ را بپذیریم، میتوان ادعا کرد باب هدایت تشریعی امام زمان4 در زمان غیبت کبرا به کلی بسته نیست و همچنان (اگر چه در قالب اجماع لطفی) استمرار دارد. این تحقیق به روش کتابخانهای، به بحث از هدایت تشریعی در عصر غیبت در پرتو اجماع لطفی پرداخته است.