حقوق بشردوستانه بینالمللی، یکی از موضوعات مهم جهان معاصر به شمار میآید. این حقوق که پس از تصویب سران کشورهای جهان، وارد حقوق بینالملل شده، در واقع دستاورد تفکر بشری میباشد. در سطح جهانی، نهادهای مردمی ملی و بینالمللی از آن حمایت کرده و سازمان ملل، برای تثبیت آن میکوشد. همایشهای علمی زیادی در کشورها برپا میشود و پژوهندگان به نقد و بررسی آن میپردازند. آیا این حقوق، میتواند رنجهای بشر را در حد قابل قبول بکاهد؟ به اعتراف محققان، هنوز چنین توفیقی حاصل نشده است.
فرضیه پژوهش حاضر، اثبات این ادعا است که آموزه مهدویت، در این راستا قابل ارائه میباشد؛ پس میتوان پرسیدکه آیا در پرتو آن، میتوان رنج جامعه انسانی را تاحد مطلوب کاست؟ بنابراین پرسش اصلی این است که آیا در آموزه مهدویت، تأمین حقوق بشردوستانه بینالملل قابل دستیابی است یا نه؟ مطالعه منابع آموزه مهدویت، بیانگر این واقعیت است که اهداف حقوق بشردوستانه در قالب آن، قابل وصول میباشد؛ به این دلیل که در آموزه مهدویت، بر کنارهگیری از بحرانهای محتمل سفارش شده، باقی ماندن بر سنت رسول اکرم صل الله علیه و آله مورد تأکید است. همچنین رشد عقلانی جامعه پایان تاریخ، موجب شناخت سریع منجی شده و در نهایت، ایمان به آن امام عدلگستر، زمینههای نجات بشریت را فراهم میکند. در نتیجه اگر جنگی هم صورت گیرد، طی آن، به وسیلة اجتناب از روی آوری به منازعات بینالمللی و نیز با حاکمیت اصول دین و کسب فضایل اخلاقی، شناخت به موقع امام منجی و پذیرش دعوت ولیعصر علیه السلام کرامت انسانی حفظ شده و حقوق بشردوستانه به بهترین وجه ممکن تأمین میشود.