هدف اصلی این مقاله، تلاش برای ظرفیتسنجی دو رویکرد مکتبواره و دکترینال در مهدویتپژوهی است. گسترش تعجیلآمیز استفاده از اصطلاحات جدیدی چون گفتمان و دکترین در معارف مهدوی، بدون توجه به پیشینه و استلزامات معرفتی و نظری آنها، سبب شده است در شناساندن و عرضه معارف مهدوی، کژتابیهایی صورت پذیرد. معارف مهدوی از معارف شریف وا مقدس دینی ـ اسلامی است که اقتضا میکند از منظر روشی و معرفتی نیز در آنها تأمل و احتیاط لازم صورت پذیرد. به نظر میرسد اصطلاح دکترین، به رغم کاربرد خاصش در مطالعات دینپژوهی غربی، ظرفیتهای لازم را برای معرفی و ارائه معارف مهدوی ندارد؛ از اینرو، شایسته است از رویکردهای دیگری که مزایای بیشتری دارند، استفاده شود. در این زمینه، به نظر میرسد، رویکرد (مکتبواره) با وجود کلاسیک و قدیمی بودن، ظرفیتها و قابلیتهای بیشتری برای عرضه و شناساندن معارف مهدوی دارد.