نگاه ادیان و مکاتب مختلف در مورد «آخرالزمان» و «منجی»، شباهتها و تفاوتهایی دارد. صاحب نظران هریک از مذاهب نیز با استناد به منابع پذیرفته شده در مکتب خویش، به تبیین دیدگاه دینی در این زمینه میپردازند و گاه در موارد اختلافی، گریزی تخطئهوار به نگاه مذاهب دیگر در زمینه نجات در آخرالزمان میزنند. در سال های اخیر، جریانی فکری درمیان گروهی از پیروان مسیحیت پروتستان شکل گرفته که درصدد اثبات تعارض شدید نگاه اسلام و مسیحیت در مورد حوادث آخرالزمان و ظهور منجی است. از جمله سردمداران این دیدگاه «جوئل ریچاردسون» است که با طرح نظریه «ضدمسیح اسلامی» شکل علمی و مستدلی به این تعارض داده و نظریه وی به طور گستردهای مورد استقبال برخی دینمداران مسیحیت قرار گرفته است. این نوشتار، در گام اول به بررسی سابقه فکری ریچاردسون و زمینههای طرح و تقویت نظریه وی پرداخته و استنادات او به منابع دینی مسیحیت و اسلام و نیز ادعاهای او را بررسی و ارزیابی کرده است. طرح اشکالات روشی و محتوایی سخنان ریچاردسون، ذکر وجوه مثبت و منفی تحقیقات او و نیز راستیآزمایی و نقد دروندینی و بروندینی آرای وی، بهویژه نظریه ضدمسیح اسلامی، از دیگر مباحث طرح شده در این مقاله است. روش تحقیقی این نوشتار، کتابخانهای ـ نرمافزاری بوده و با نگاه توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده است.