آینده پژوهی مهدوی

نویسنده

چکیده

(آینده‌پژوهی) شناخت آینده در موضوعات و پدیده‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فن‌آوری است که امکان انتخاب، برنامه‌ریزی و مواجهه آگاهانه و مدبرانه با آنها را در حد مطلوب و مؤثر فراهم می‌سازد. در واقع آینده‌پژوهی در صدد ایجاد دوراندیشی و آینده‌شناسی در سطوح مختلف زندگی بشری است تا ضمن بیان اهمیت و ضرورت توجه به رویداد‌ها و تحولات فراروی جهان، توانایی برخورد سنجیده و مناسب با آنها را فراهم سازد و یا الگوها و سناریوهای مطلوب و موجهی برای آن ارائه دهد. از آنجایی که بخش مهمی از (آموزه مهدویت) توجه به آینده و بایستگی آمادگی، برنامه‌ریزی و زمینه‌سازی برای شکل‌گیری (آینده مطلوب) است، می‌تواند در بعضی از روش‌ها و نگرش‌ها پیوندهایی با (آینده‌پژوهی) داشته باشد. در ضمن اینکه خود جامع مؤلفه‌های مطالعه و کاوش درباره آینده است و می‌تواند دانش جدیدی را تحت عنوان (آینده‌پژوهی مهدوی) شکل دهد. این پژوهش عهده‌دار تبیین این دو بخش است؛ یعنی بیان چیستی آینده‌پژوهی و شکل‌گیری آینده‌پژوهی مهدوی.

کلیدواژه‌ها


 

 آینده پژوهی مهدوی 
رحیم کارگر 
چکیده

(آینده‌پژوهی) شناخت آینده در موضوعات و پدیده‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فن‌آوری است که امکان انتخاب، برنامه‌ریزی و مواجهه آگاهانه و مدبرانه با آنها را در حد مطلوب و مؤثر فراهم می‌سازد. در واقع آینده‌پژوهی در صدد ایجاد دوراندیشی و آینده‌شناسی در سطوح مختلف زندگی بشری است تا ضمن بیان اهمیت و ضرورت توجه به رویداد‌ها و تحولات فراروی جهان، توانایی برخورد سنجیده و مناسب با آنها را فراهم سازد و یا الگوها و سناریوهای مطلوب و موجهی برای آن ارائه دهد. از آنجایی که بخش مهمی از (آموزه مهدویت) توجه به آینده و بایستگی آمادگی، برنامه‌ریزی و زمینه‌سازی برای شکل‌گیری (آینده مطلوب) است، می‌تواند در بعضی از روش‌ها و نگرش‌ها پیوندهایی با (آینده‌پژوهی) داشته باشد. در ضمن اینکه خود جامع مؤلفه‌های مطالعه و کاوش درباره آینده است و می‌تواند دانش جدیدی را تحت عنوان (آینده‌پژوهی مهدوی) شکل دهد. این پژوهش عهده‌دار تبیین این دو بخش است؛ یعنی بیان چیستی آینده‌پژوهی و شکل‌گیری آینده‌پژوهی مهدوی.

کلید‌واژه‌ها: آینده‌پژوهی، مهدویت‌پژوهی، آینده‌پژوهی مفهومی، آینده‌پژوهی عرفی، علم الانتظار.

پیش درآمد

توجه و نگاه به آینده و کاوش و کنکاش دربارة آن به هر شکل جزء آینده‌شناسی قرار می‌گیرد؛ چه این نگاه به نیت درک و فهم آینده باشد؛ چه جهت پیش‌بینی و تعمیم یافته‌ها؛ چه برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های کلان و جزئی و چه بررسی و شناخت اندیشه‌ها و دیدگاه‌ها. اما لزوماً آینده پژوهی ـ به معنای مصطلح آن ـ محسوب نمی‌شود. مهم‌ترین رکن (آینده‌پژوهی) درک و شناخت سامان‌مند آینده و ترسیم و تصویر وضعیت‌های ممکن و محتمل از آن و حرکت به سمت وضعیت مطلوب و مرجّح است. تصویر و ترسیم بشر از آینده، می‌تواند متکی بر مؤلّفه‌ها و انگاره‌های مختلفی باشد؛ از جمله:

ـ حدس‌ها و گمانه‌زنی‌های شخصی؛

ـ پیش‌بینی بر اساس قراین و شواهد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی (برای زمان‌های کوتاه مدت و بلند مدت)؛

ـ تجربیات تاریخی و الگوها، قوانین و سنّت‌های مستخرج از تاریخ (عموماً مبتنی بر فلسفة نظری تاریخ)؛

ـ رویکردهای تجربی مبتنی بر قوانین علمی (قوانین علّی و شرط و مشروط)؛

ـ گمانه زنی‌ها و خیال‌پردازی‌های ادبی، هنری، فلسفی و (نویسندگان رمان‌های آینده‌نگر و (یتوپیا) نویسان و )؛

ـ آینده‌نگری براساس ستاره‌شناسی، اختربینی، طالع‌بینی و اوضاع کواکب و (عموماً بر پایه بعضی از الگوهای مکتوب و ثابت نشده)؛

ـ آینده نگاری رمز گرایانه و رمّالانه و شاعرانه (مبتنی بر بعضی از فنون و علوم ابجد گونه و اعداد و که به علت رمز آلودگی و دو پهلویی جاذبه خاصی دارد)؛

ـ کشف مجهولات آینده براساس ریاضت‌های روحی و توجهات و نگرش‌های شهودی و ؛

ـ آینده‌نگری براساس علم غیبی اولیا و صالحان (مکاشفه و شهود و )؛

ـ آینده‌سازی براساس طرّاحی و برنامه‌ریزی نهادها، مؤسسات و گروه‌های ذی‌نفع (مبتنی بر تحلیل‌ها و برداشت‌های دانشمندان، نظریه‌سازان و تحلیل‌گران نظام بین‌الملل)؛

ـ احتمالات و پیش‌بینی‌های مدیریتی، صنعتی، زیست محیطی و (مبتنی بر پیامدشناسی، پیشرفت‌شناسی، هشدارگری و )؛

ـ پیش‌گویی‌های وحیانی (مبتنی بر کتاب‌های آسمانی به خصوص قرآن و روایات معصومین).

اعتبار و صدق و کذب گزاره‌های یاد شده، محل بحث و بررسی است که از گستره این نوشتار خارج است؛ ولی به نظر ما تنها گزاره یقینی و قطعی، پیش‌گویی‌های وحیانی و غیبی است. این گزاره‌، براساس علوم غیبی است که خداوند در اختیار پیامبران و اولیا قرار داده و یا در کتاب‌های آسمانی ذکر کرده است.

در هر حال نگاه به آینده، پیشینه‌ای به فراخنای زندگی بشری دارد و (آینده‌نگری) مسیرها، مراحل و گذرگاه‌های مختلفی را طی کرده و از گمانه‌زنی، اختر بینی، یتوپیا نویسی، فلسفة نظری تاریخ و به (آینده‌پژوهی) رسیده است. در واقع آینده‌پژوهی، شکل نظام‌مند و سازمان یافته نگاه به آینده است که می‌تواند در بسیاری از طیف‌های آینده‌نگری کارآیی داشته و آنها را روش‌‌مندتر، کاربردی‌تر و عصری‌تر کند.

(آینده‌پژوهی)، توجه به آینده را جدّی‌تر و عینی‌تر کرده و آن را وارد فضای حقیقی زیست انسانی نموده است؛ در حالی که بسیاری از شکل‌های آینده‌نگری، مجازی و غیر واقعی هستند. البته، فلسفة نظری تاریخ، عمدتاً شکل علمی و کلان آینده‌نگری است که بر امتداد روندهای تاریخی صحّه می‌گذارد و توانایی (تفسیر بزرگ) از تغییرات و تحولات اجتماع بشری را بر عهده دارد. اما امروزه نگاه به آینده و پیش‌بینی آن، تبدیل به ابهام‌زدایی از آن، فهم نسبتاً درست دگرگونی‌ها و تسلّط بر آینده شده است. پس در این رویکرد، صرفاً تکیه بر یافته‌های تاریخی و فلسفی دانشمندان (نظم‌ها و قوانین تاریخی) نیست؛ بلکه هر دلیل و مستندی که بتواند در کشف رویدادها دخیل باشد، مورد توجه قرار می‌گیرد (البته براساس شیوه و روش‌های خاص آن). مهم‌تر از آن، آمادگی برای تحولات فرا رو و طراحی نظام‌مند آینده و کوشش‌ برای تعیین آگاهانه و ارادی تاریخ، از مؤلفه‌هایی است که به طور جدّی، در آینده‌پژوهی مورد توجه است. هر گونه آینده‌نگری، به شناخت آینده نیاز دارد و آینده‌شناسی نیز بر انگاره‌ها و پیش فرض‌هایی در خصوص وجود نوعی پیوند و توالی میان حوادث و رویدادهایی است که (آینده‌پژوهی) آنها را سامان می‌بخشد.

در ورای همة آینده‌نگری‌ها و آینده‌نگاری‌ها در طول تاریخ، همواره بشر شاهد آینده‌شناسی دینی بوده است. این آینده‌شناسی، نگاهی روشن و جامع به کلّ تاریخ و پیش‌گویی حتمی و فراگیر آینده است. (قرآن) و (روایات معصومین علیهم السلام) در شریعت اسلام، نمونه کامل این آینده‌شناسی وحیانی و غیبی هستند و موارد فراوانی از این پیش‌گویی‌ها، در طول تاریخ محقّق شده است. البته علم به آینده فقط در دست خداوند است و او است که پیامبران و حجّت‌های خود را از آن آگاه می‌سازد تا دلیلی بر حقانیت آنها و معجزه‌ای بر راستی آنها باشد.

مهم‌ترین بعد آینده‌شناسی اسلام و در واقع جلوه‌گری غایت‌مندی تاریخ و نظریه جامع و کامل (نجات گرایانه) دین، (آموزة مهدویت) است. این آموزه‌، آینه تمام‌نمای پیش‌گویی وحیانی دین اسلام و آینده‌ای حتمی، روشن، فراگیر، مطلوب و موعود امم است. (آموزه مهدویت)، پاسخ‌گویی به بسیاری از دغدغه‌ها و سؤال‌های انسان در طول تاریخ و چشم‌اندازی الهی و ایمانی به جامعه‌ای برتر و کارآتر است.

همة ابعاد و مؤلّفه‌های یک (آینده‌پژوهی) در این آموزه وجود دارد: هم تفسیر کلان از حیات معقول بشری و فرجام شناسی تاریخ (فلسفه نظری تاریخ) است؛ هم تصویر و ترسیم روشنی از وضعیت‌های مختلف (و در نهایت وضعیت حتمی) و هم راه‌ و نظام رسیدن به آن. بر این اساس پیوند وثیقی بین آینده‌پژوهی و مهدویت‌پژوهی وجود دارد. مهدویت‌پژوهی، کاوش نظام‌مند تاریخی، اجتماعی، سیاسی، کلامی و تفسیری (آموزه مهدویت) و شناخت و فهم آینده بر اساس آن است.

این نوشتار درصدد پاسخ‌گویی به این پرسش است که: (آیا می‌توان طرحی دربارة آینده‌پژوهی مهدوی داشت؟) به عبارت روشن‌تر (مسأله‌ علمی) این تحقیق چیستی (آینده‌پژوهی) و شکل‌گیری دانش (آینده‌پژوهی مهدوی) است.

به همین جهت ابتدا چیستی (آینده‌پژوهی) مورد بحث قرار می‌گیرد و سپس دربارة زمینه‌ها و ظرفیت‌های بهره‌گیری از آن در (مهدویت‌پژوهی) بحث می‌شود.

یک. آینده‌پژوهی

آینده‌پژوهی (Futures Studies)، آینده شناسی (Futurology)، آینده نگاری (Foresight)، پیش‌بینی (Forecast) و اصطلاحات و واژه‌هایی‌ها است که کم و بیش در نوشته‌ها و رویکردهای علمی و پژوهشی دیده می‌شود. در واقع امروزه رشته‌های علمی جدیدی که هدفش مطالعه منظم آینده است، معروف به آینده‌پژوهی، آینده‌نگری و یا پژوهش‌های معطوف به آینده نامیده می‌شود و کارشناسان و پژوهشگران آن، ‌آینده‌پژوه (Futurist) نام دارند.

آینده‌پژوهی: (به عنوان یک مقولة میان رشته‌ای در پی کشف و شناسایی آینده‌های ممکن، محتمل و مطلوب و کاربست آن در زمان حال است. هدف آینده‌پژوهی، تولید روش‌مند دانش راهنما و استفادة بیشتر از ملاحظات آینده محور در فرآیند تصمیم‌گیری است.[1]

آینده‌پژوهی شکل خاصی از پرداختن به آینده است و بر مؤلفه‌هایی چون تداوم روندهای تاریخی، امکان آمادگی برای رو به رو شدن با آینده، رصد کردن تغییرات و تحولات ممکن و دلالت دارد. اهمیت و ضرورت (آینده‌پژوهی) امروزه بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا برای رویارویی با تغییرات اقتصادی و اجتماعی، سیستم‌های علمی و تکنولوژی، بایستی یا از طریق سازگار کردن تکنولوژی‌های فعلی و یا ایجاد و به کارگیری تکنولوژی‌های جدید، قادر به پاسخ‌گویی و تغییر باشند. ارزش آینده‌پژوهی در آن است که یک فرصت ساختار یافته را برای نگاه به آینده، و بررسی نقش علم و تکنولوژی در آینده فراهم می‌آورد و بدین ترتیب زمینه و بستری مناسب را جهت سیاست‌گذاری علم و تکنولوژی و برای کشورها فراهم می‌کند.[2] امروزه آینده‌پژوهی وسیله و روش مناسب و مفیدی برای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در زمینه‌های مختلف ـ به‌خصوص اقتصاد، فن‌آوری و سیاست ـ است و می‌تواند افق دید (چشم‌انداز) کشورها را نسبت به آینده، تغییر دهد و در سطوح مختلف ملی، منطقه‌ای و حیاتی آنها را به فعالیت وادارد.

آینده‌پژوهی، جست‌و‌جو و کنکاش عالمانه دربارة وضعیت زندگی بشری در آینده و دستیابی به نظم‌ها و الگوهایی است که بتوان براساس آنها، آینده را پیش‌بینی نمود. آینده‌پژوهی تأمل و واکاوی منظم و منسجم دربارة آینده جهت نیل به شناخت تغییرات و تحوّلات مستمرّ و امکان تطابق و برنامه‌ریزی برای آنها است؛ یعنی نگاه موشکافانه و نظام‌مند به موقعیت‌های مختلفی که در آینده برای زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بشر احتمالاً به وجود می‌آید و ارائه راهکارهایی برای آمادگی و رسیدن به موقعیت‌های مطلوب و احتمالی است.

بر این اساس به نظر برخی: (آینده‌پژوهی، یکی از روش‌های مدرن مطالعة آینده است و از شاخه‌های فناوری‌های نرم محسوب می‌شود. البته هدف این علم نه تنها کشف آینده؛ بلکه اساساً مهندسی هوشمندانه آینده است. به همین دلیل است که آینده‌پژوهی جزو فناوری‌های نرم است و امنیتی جهت‌دار به شمار می‌آید).[3]

آینده‌اندیشی (آینده‌پژوهی) محصول نوعی رویکرد کم و بیش جدید، برای حل مسائل یا دستیابی به نوعی دانش و اطلاع در حوزه‌های مختلف است. دانش و اطلاعاتی که در مجموع تصویری از تحولات احتمالی در آینده را به شخص ارائه می‌دهد. دکارت زمانی در قرن هفدهم اعلام داشت: (هر آنچه قابل تصور است، امکان‌پذیر است).

آینده‌اندیشان در هر حوزه و قلمروی که به فعالیت و پژوهش سرگرم باشند، می‌کوشند با تصویرکردن شمار هر چه بیشتری از آینده‌های ممکن (در حد توانایی ذهنی خود)، زمینه را برای مشخص ساختن آینده‌های محتمل از درون این آینده‌های ممکن، آماده سازند. آن‌گاه از میان این آینده‌های محتمل، مطلوب‌ترین و نامطلوب‌ترین آینده‌ها،‌شناسایی می‌شود و کوشش می‌گردد، برای تحقق دسته نخست و جلوگیری از وقوع دسته دوم، ‌برنامه‌ریزی‌های مناسبی صورت پذیرد.[4]

1-1- آینده‌پژوهی در آینه تعاریف

تعاریف مختلفی از آینده‌پژوهی صورت گرفته که مشابهت‌های فراوانی با هم دارند:

(پیش‌بینی آینده‌، می‌تواند محصول کاوش سازمان یافته‌ای باشد که آن را آینده‌‌پژوهی می‌نامیم).

(آینده‌پژوهی عبارت است از تلاش برای یافتن تصویری از آینده و ارائه توجیهی برای آن تصویر).[5]

گویکان آینده‌پژوهی را چنین تعریف می‌کند:

فرآیندی سیستماتیک و مشارکتی و گردآورندة (اداراکات آینده) است که چشم‌انداز میان مدت تا بلند مدت را با هدف اتخاذ تصمیمات روزآمد و بسیج اقدامات مشترک بنا می‌سازد.[6]

در فرهنگ وبستر آمده است:

آینده‌پژوهی، فرآیند سازماندهی شده و هدفمندی است که انتظارات بازیگران مختلف در مورد تکنولوژی را گردآوری و چشم‌اندازی‌های استراتژیکی در مورد آینده را تدوین می‌کند تا حامی توسعه اقتصادی و اجتماعی گسترده گردد.

تعریف بن مارتین، مقبولیت بیشتری در ادبیات آینده‌پژوهی دارد. وی می‌گوید:

آینده‌پژوهی، فرآیند (تلاش سیستماتیک) (نظام‌مند) برای نگاه به آینده بلند مدت علم، تکنولوژی، محیط زیست، اقتصاد و اجتماع می‌باشد که با هدف شناسایی تکنولوژی‌های عام نو ظهور و تقویت حوزه‌های تحقیقات استراتژیکی است که احتمالاً بیشترین منافع اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارند.[7]

با در نظر گرفتن تعاریف ارائه شده و سایر تعاریف، آینده‌پژوهی را چنین تعریف کرده‌اند:

آینده‌پژوهی، می‌کوشد تا معرفت و اندیشه‌ای آینده‌نگرانه را در میان بخش‌های تجارت، دولت و نهادهای دانش، برای درک فرصت‌ها و تهدیدهای محتمل طی 10 تا 20 سال آینده، در عرصه بازار و تکنولوژی‌ها، ایجاد کند و آن‌گاه با ایجاد و تقویت همکاری میان این سه بخش به جهت‌دهی فعالیت‌های آنان در راستای اهداف تعیین شده بپردازد.[8]

تعریف مطلوب نگارنده در صفحات آتی ارائه خواهد شد.

1-2. پیشینة آینده‌پژوهی

آینده‌پژوهی، پیش‌بینی آینده و اساساً قدم نهادن در فراسوی زمان‌ و موقعیت‌ها، همواره از امیال و آرزوهای دیرینه بشر بوده است. قدرت نامحدود ذهن و تخیل انسان‌ها، همیشه یگانه ابزار نیرومند برای قدم نهادن در آینده بوده و هست. این قوة تخیل و جریان پویای ذهن، موجب فرا روی از زمان حال و قدم گذاشتن در آینده‌ای است که گاهی شگفت‌انگیز و غیرقابل باور می‌نماید.

تفکّر دربارة آینده و حوادث آن، سابقه‌ای به دیرینگی تاریخ خود آگاهی بشر دارد؛ همان‌گونه که مردم همة دوران‌ها، همواره مشتاق کشف و علم به آینده خویش بوده‌اند؛ فعالیت معابد یونان باستان (مثل معبد مشهور دلفی) و رواج و رونق حرفة طالع‌بینی، ستاره‌شناسی، تعبیر خواب و میان همة ملل و اقوام شاهد این واقعیت است.

در سال 1519 توماس مور، کتابی با نام یتوپیا (آرمان‌شهر)، منتشر ساخت. این کتاب نخستین نوشتاری است که به شیوه موشکافانه، به آینده می‌پردازد. بعد‌ها نوسترآداموس، با نگارش چندین کتاب ـ از جمله کتاب سده‌ها ـ در سال 1555 از سرشناس‌ترین پیش‌گویان شد. ادوارد بلامی در کتاب خود در سال 1888 چشم‌انداز جامع‌نگر از آینده بلند مدت را توصیف می‌کند .

نخستین فعالیت آینده‌پژوهی در قالب یک تحلیل علمی، حدود سال‌های 1920- 1933 توسط یک گروه تحقیقاتی به سرپرستی ولیام اف اگبرن و در زمینه جامعه‌شناسی انجام شد. در سال 1945 نیاز به پیش‌بینی تکنولوژی برجسته‌تر شد و به همین منظور، مؤسسه (رند) (Rand) گروهی را مأمور کرد تا تکنولوژی‌های نوظهور در یکصد سال آینده را پیش‌بینی کنند و زمینه برتری آمریکا در رقابت با شوروی را فراهم سازند.[9].

این علاقة ذاتی و میل طبیعی به شناخت آینده در دوران کهن، به تدریج جای خودش را به ضرورت شناخت آینده در دوران معاصر داد؛ زیرا لازمة زندگی در دنیای پر سر و صدا و سیار امروزی ـ که شامل پیدایش توانمندی‌های فنی و حاوی تغییراتی غافلگیر کننده و بی‌ارتباط با زمینة قبلی است ـ همان مطالعه آینده به مثابة یک علم مدرن و امکان شناخت فرصت‌ها و تهدیدات پیش روی است.

این زمان، دهة پیدایش سازمان‌های آینده‌پژوهی در گوشه و کنار جهان بود. در این سال‌ها هم‌زمان با پیدایش این سازمان‌ها، کتاب‌های مقدماتی خوبی در این موضوع پدید آمد؛ همچون کتاب مدخلی بر هنر و علم شناخت و شکل‌دهی به جهان فردا که کتابی کلاسیک و هنوز هم مورد توجّه است.

سال 1967 شاهد اولین کنفرانس جهانی (آینده‌پژوهی) بود که در اسلو برگزار شد. این اجلاس و شرکت‌کنندگان آن، به عنوان منبعی برای تدوین کتاب بشریت در سال 2000 مورد استفاده قرار گرفت. این کتاب توسط دو تن از اعضای اصلی اجلاس، یعنی، روبرت یونگ (مؤسس آینده‌پژوهی وین) و جان گالتون (رئیس فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی) نوشته شد. پس از این سال‌ها، در دهة 90 افرادی همچون ریک اسلاتر (بنیان‌گذار مرکز آینده‌پژوهی استرالیا) و رولف کربیج (نویسنده کتاب آینده‌پژوهی و سیاست)، نقش عمده‌ای در مطالعات آینده‌پژوهی ایفا کردند.

در همین سال‌ها یکی از نویسندگان جهان سوّمی به نام ضیاء‌الدین سردار، نظرات و انتقادهای مبسوطی را نسبت به گسترش آینده‌پژوهی در مقاله‌ای به نام (استعمار آینده) ارائه کرد. در پایان این سال‌ها و آغاز قرن بیست و یکم، باید از نویسندگانی چون یونجی‌ ماسورا (استاد ژاپنی علوم اطلاعات) و پاول کندی (استاد تاریخ و نویسندة کتاب آمادگی برای قرن 21) نام برد.[10]

آینده‌نگاری از اوایل دهه 1990 م. با استقبال بی‌نظیری از جانب برنامه‌ریزی علم و تکنولوژی کشورهای مختلف رو به رو شد، به گونه‌ای که در طی این دهه، تقریباً اکثر قریب به اتفاق کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه، برنامه‌هایی را در این خصوص تدوین و اجرا نمودند. حتی سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان توسعه صنعتی ملل متحد و اتحادیه اروپا نیز مراکز و مؤسساتی را جهت پرداختن به مقوله (آینده‌پژوهی) تأسیس کرده‌اند.[11]

در دهة 60 آینده‌پژوهی به عنوان یکی از رشته‌های جدید علوم،‌ پایه‌ریزی گردید و نخستین دورة آموزش (آینده‌پژوهی) در سال 1963 توسط جیم دی تور در ویرجینیا برگزار شد و به این ترتیب (آینده‌پژوهی) جزء فعالیت‌های رسمی آموزشی ـ پژوهشی قرار گرفت. به نظر نگارنده این سطح از آینده‌پژوهی، بیشتر از آنکه جنبه نظری و تئوریک داشته باشد، پرداختن به امور جزئی آینده (اقتصاد، سیاست، صنعت ) است؛ در حالی که آینده‌پژوهی علمی، زیربنای تفکرات و اندیشه‌های انسان درباره آینده است. به همین جهت بایسته است که آن را در سطوح مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.

1-3. سطوح آینده‌پژوهی

با توجه به تعاریف و رویکردهای مختلف دربارة (آینده‌پژوهی)، می‌توان آن را در دو سطح و پارادایم، دسته‌بندی و تعریف کرد:

1-3-1. آینده‌پژوهی به معنای اعم (آینده‌پژوهی مفهومی)

این نوع آینده اندیشی، بیشتر جنبة معرفتی و فکری دارد و نگرش‌های کلان به تاریخ بشری ـ به خصوص آینده جهان ـ را شامل می‌شود. در این مفهوم از آینده‌پژوهی ما با رویکردهایی گاهی همسان رو به رو هستیم که از جمله آنها می‌توان به فلسفة نظری تاریخ اشاره کرد. فلسفه تاریخ، کشف الگو و قوانین حاکم بر تاریخ و شناسایی هدف، مسیرها و عوامل حرکت آفرین آن، جهت پیش‌بینی آینده و معنابخشی به حرکت تاریخ است.[12]

همچنین می‌توان از نوعی آینده‌پژوهی مفهومی نام برد که هم‌پوشانی فراوانی با (فلسفه نظری تاریخ) دارد. این نوع آینده‌پژوهی کاوش سازمان یافته‌ جهت پیش‌بینی آینده است و برای این کار به کمک یک محمل مفهومی و تطوّرات آن مفهوم در حال و آینده، به آینده‌پژوهی می‌پردازیم. در این رابطه می‌توان از محمل‌های مفهومی‌ای چون تمدّن، ارتباطات، فرهنگ، حکومت و بهره گرفت و نگاهی کلان به آینده داشت.[13] بر این اساس می‌توانیم دوگونه (آینده‌پژوهی) همسان در اینجا شناسایی کنیم:

1.‌ فلسفه نظری تاریخ (فرجام‌شناسی فلسفی ـ تاریخی)

2. آینده‌پژوهی مفهومی (نظریه پردازی معطوف به آینده)

1-3-2. آینده‌پژوهی به معنای اخص (آینده‌پژوهی جزئی یا عرفی)

این نوع آینده‌پژوهی در چند دهة اخیر رایج شده و در این نوشتار نیز همین نوع مورد نظر بوده است. این آینده‌پژوهی، حاصل تلاقی سه دسته از مفاهیم در حوزه‌های مختلف است؛ یعنی: 1. برنامه‌ریزی یا برنامه‌ریزی استراتژیک؛ 2. آینده اندیشی؛ 3. شبکه‌سازی یا توسعه سیاست.

بر این اساس آینده‌پژوهی به معنای مهیا بودن برای آینده و استخدام منابع موجود به بهترین وجه ممکن و در راستای ارزش‌ها و اهداف است. این همان تلاش سیستماتیک، برای نگاه به آیندة بلند مدت در حوزه‌های دانش، سیاست، فن‌آوری، اقتصاد، محیط‌ زیست، جامعه و است که هدف اصلی آن، شناخت فرصت‌ها و فن‌آوری‌های جدید و تعیین بخش‌هایی است که سرمایه‌گذاری در آنها، احتمال بازدهی بیشتری دارد.

آینده‌پژوهی، به عنوان یک ابزار بسیار مؤثّر جهت سیاست‌گذاری (به خصوص سیاست‌گذاری علم و تکنولوژی) به دولت‌ها کمک می‌کند تا در شرایط دنیای امروز، به چالش‌هایی همچون جهانی شدن و رقابت فزاینده، پاسخی مناسب، ارایه و اقداماتی مؤثر انجام دهند. رویدادها، روندها، تصویرها و اقدام‌ها، چهار مؤلّفه‌ای است که از درهم کنش آنها، آینده پدید می‌آید. یکی از کارکردهای مهم آینده‌پژوهی این است که به مردم کمک کند تصویرهای خویش را از آینده (ایده‌ها، دغدغه‌ها، امیدها، باورها و علایقشان را نسبت به آینده) محک زده و شفاف نمایند تا کیفیت تصمیم‌هایی که برای آینده می‌گیرند، بهبود یابد. دیگر آنکه آینده‌پژوهی درصدد کمک به مردم است تا تصویرها و اقدام‌های (کنونی) خود را از حد کوشش‌های فقط منفعلانه، فراتر برده، بکوشند تا آینده را پیش‌بینی کرده و سپس بر پایه پیش‌بینی‌های (درست‌تر)، طرح‌های عملی خود را اجرا کنند و به پیش ببرند. این فقط گام اول آینده‌نگری است. گام بعدی ایجاد تصویرهای مثبت از آینده (آینده‌های مطلوب و مرجّح) و اقدام به طرح‌ریزی و تصمیم‌گیری براساس آن تصویرهای مثبت است.

یادگیری برای بینش‌مندی و بازنگری بینش‌های مرتبط با آینده و آن‌گاه اقدام به طرح‌ریزی و عمل بر پایه این بینش‌ها، به گونه‌ای که در عرصة طرح‌ریزی و تصمیم‌گیری رایج است، قلب آینده‌پژوهی و آینده‌کاوی را تشکیل می‌دهد.[14]

در جمع‌بندی این بحث می‌توانیم آینده‌پژوهی را چنین تعریف کنیم:

دانش شناخت نظام‌مند آینده در موضوعات و پدیدار‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فن‌آوری که امکان انتخاب، برنامه‌ریزی و مواجهه آگاهانه و مدبرانه با آنها را در حد مطلوب و مؤثّر فراهم می‌سازد.

1-4. روش‌های آینده‌پژوهی

آینده‌اندیشان، برای شناسایی امکانات آینده و غربال کردن آنها و تهیه فهرستی از آینده‌های محتمل و سپس جدا ساختن سناریوهای مطلوب از نامطلوب، از شیوه‌ها، شگردها و روش‌های متعددی استفاده می‌کنند. اما آنچه که در همه این رو‌ش‌ها، کم و بیش مشترک است، تکیه بر معرفت ضمنی دانشوران در قلمرو مورد نظر است که در آن آینده‌اندیشی صورت می‌گیرد. در دو دهة اخیر آینده‌اندیشان در کنار توصیف آینده‌های ممکن و محتمل، به کار تجویز برخی از سناریوها نیز روی آورده‌اند. در رویکرد اخیر، فرض و مدعای اصلی آن است که آینده در زمرة امور ساختنی است و بنابراین می‌باید با تهیة نقشه‌های مطلوب، شالوده شکل‌گیری آینده‌های مطلوب را از هم اکنون پی ریخت.[15]

آینده‌پژوهان اندیشگاه رند، نخستین کسانی بودند که به طور جدّی به مطالعه فن‌آوری‌های نوظهور و پیامدهای آنها بر امنیت ملّی و توان نظامی یک کشور خاصّ پرداختند. آنان فنون و روش‌های جدیدی را برای تفکر درباره آینده ابداع کردند. آینده‌پژوهان دریافتند که جهان آینده،‌ با جهان کنونی، پیوسته است و بنابراین از طریق مطالعه نظام‌مند رویدادهای کنونی، می‌توان دربارة رخدادهای آینده، مطالب فراوانی آموخت. نکته کلیدی این است که به جای مطالعه و تمرکز بر رویدادها؛ یعنی، رخدادهای ناگهانی و روزمره، باید بر روندها؛ یعنی، تغییرهای دراز مدت و پیوسته در حوزه‌هایی همچون جمعیت، جامعه، اقتصاد، دفاع، محیط‌زیست و فن‌آوری تمرکز کرد.

آینده‌پژوهان روش بسیار مفیدی با عنوان (سناریوسازی) را گسترش دادند. سناریو متضمن پیش‌بینی قطعی و دقیق جهان آینده نیست؛ (بلکه) توصیفی از رویدادهای ممکن و جداگانه‌ای است که امکان وقوع آنها در آینده، وجود دارد. به بیان دیگر، سناریو‌ها، آمیزه‌ای از پیش‌بینی‌های تخیلی و در عین حال واقع‌گرایانه از رخدادهای احتمالی آینده هستند.[16]

روش‌های (داستان‌پردازی) نیز در کمک به مخاطبان برای تخیل شرایط زندگی در آینده بسیار مفیدند. روش‌های (دلفی و آینده‌نگاری) از این واقعیت بهره می‌جویند که بهترین راه جمع‌آوری اطلاعاتی ارزشمند درباره آینده، مراجعه به خبرگان آگاه و تشویق آنها به گفتمان است.

مدل‌های شبیه‌سازی نیز ساختاری کمّی برای بررسی و مطالعه گزینه‌ها را فراهم می‌آورند. به کمک روش‌های (تحلیل تصمیم)، می‌توان خطاها و اشتباهات موجود در استدلال انسان‌ها را تصحیح کرد و البته هر یک از تکنیک‌ها و روش‌های فوق به تنهایی برای پشتیبانی از تصمیم‌گیری‌های بسیار پیچیده همراه با عدم قطعیت عمیق، ناکافی هستند.[17]

با توجه به این توضیح مختصر، می‌توان روش‌های پیش‌بینی آینده را چنین شمارش کرد:

1. سناریوسازی (دیدگاه‌های چند گانه دربارة آینده)؛

2. روش دلفی (داستان‌پردازی گروهی و جمع‌آوری دیدگاه‌ها در مراحل زمانی خاص و مکرر آنان)؛

3. آینده‌نگاری (داستان‌پردازی گروهی و جمع‌آوری کارشناسان در یک جا و اخذ نظرات آنان)؛

4. مدل‌های شبیه‌سازی (مثل مدل شبیه‌سازی World3)؛

5. روش دیدبانی (پایش مستمر تغییرات جهانی و رصد کردن هر نوپدیدار جدید)؛

6. تحلیل روند (مطالعه یک روند مشخص برای کشف ماهیت و علّت آن)؛

7. پایش الگوهای نوظهور (شامل روش‌های ردگیری، شبیه‌سازی و )؛

8. برون‌یابی روندها (ترسیم نموداری تغییرات روندها)؛

9. روش پانل (تأمّل متخصصان در موضوعات برجسته)؛

10. روش پیمایش محیطی (پیمایش تغییرات محیطی و درک نیروهای خارجی)؛

11. روش ذهن‌انگیزی (توفان فکری برای تولید ایده‌های جدید)؛

12. نظرخواهی و مشاوره و .[18]

این روش‌ها ذیل سه روش کلی آینده پژوهی قابل جمع است:

الف. روش‌های هنجاری و روش‌های اکتشافی؛

ب. روش‌های کمی و روش‌های کیفی؛

ج. روش‌های مبتنی بر فرض و روش‌های مبتنی بر نظر.

نقد و بررسی این روش‌ها مجال فراخ‌تری می‌طلبد که از گستره این مقاله خارج است.

دو. مهدویت‌پژوهی

مهدویت‌پژوهی، کاوش علمی و نظام‌مند در یکی از آموزه‌های حیاتی و بنیادین اسلام و دستیابی به نگرش جامع و کامل آن درباره هستی و فرجام حیات بشری و شناخت برنامه و راهبرد اساسی دین برای زندگی مطلوب، معقول و انسانی است. مهدویت‌پژوهی، رویکرد نوین پژوهشی و نظریه‌پردازی دینی در عرصه نجات‌گرایی، حق‌خواهی، حقیقت‌گرایی، چشم‌ به راهی پویا، حجّت‌شناسی، انقلاب‌شناسی، اصلاح‌گری، جهان‌گرایی و است. مهدویت‌پژوهی، شناخت طرح کلان الهی برای آینده بشریت و چگونگی قرار گرفتن در مدار مشیت او برای رسیدن به جامعه آرمانی است.

(آموزه مهدویت) اندیشه‌ای معطوف به آینده است که براساس برنامه الهی، حرکت تاریخ به سوی آن برگشت ناپذیر و وعده داده شده است. از امام باقر علیه السلام سؤال شد: آیا می‌شود امر قطعی الهی تغییر کند؟ فرمود: آری. گفته شد: می‌ترسیم دربارة ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین شود! فرمود: خیر در ظهور قائم هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود؛ سپس آیه >ان اللّه لا یخلف المیعاد< را قرائت کرد.[19]

این قطعیت آینده و حتمیت ظهور، سامان بخش اندیشه‌ای شده است که کنکاش دربارة آن (مهدویت‌پژوهی)، ما را به ساحل امیدواری، رهایی و رستگاری رهنمون می‌شود و معرفت‌افزای شیفتگان حقیقت است. شناخت اندیشه مهدویت، تنها بخشی از معارف بی‌کران دربارة منجی موعود است که از سوی پیامبر رحمت و عترت پاک او در اختیار ما گذاشته شده است:

(مهدی این امت، از فرزندان او (حسین) است دنیا به پایان نمی‌رسد تا اینکه مردی از فرزندان حسین، آن را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد کند).[20]

شناخت آینده از این منظر، (اندیشه‌پژوهی) است؛ اما می‌توان فراتر از این هم حرکت کرد و آن را از منظر (آینده‌پژوهی) (فهم روندها، رویدادها و تصویر وضعیت‌ها و اقدام‌ها) تبیین کرد و علم جدیدی تحت عنوان (آینده‌پژوهی مهدوی) شکل داد. آینده‌پژوهی مهدوی عبارت است از دانش شناخت نظام‌مند آینده با رویکرد دینی و دربارة موضوعات و پدیدارهای مختلف که امکان فهم درست مواجهه آگاهانه و مدبّرانه آن‌ها در حد مطلوب و مؤثر فراهم سازد و موجب حرکت جامعه در سطوح می شود (حرکت به سمت جامعه آرمانی و برنامه‌ریزی مناسب در راستای چشم‌انداز ترسیم شده).در این راستا باید بدانیم که (آموزه مهدویت)، در چند سطح و چشم‌انداز، قابل طرح و تحلیل است:

2-1. سطح زیربنایی (مقدماتی و مبنایی)

در این سطح، گزاره‌هایی چون: باورداشت منجی‌گرایی، جایگاه امام در هستی، شناخت اصولی موعود الهی، بایستگی انتظار، شناخت وظایف فردی و اخلاقی منتظر، باور به ارجمندی انگاره‌هایی چون عدالت، معنویت، عقلانیت و به عنوان مؤلفه‌های مقدّماتی و بنیادین (آموزة مهدویت) مورد نظر بوده و اساس و زیرساخت آن را تشکیل می‌دهند. اصل این اعتقاد هر چند معطوف به آینده است؛ ولی بیشتر ناظر به وظیفة فعلی افراد و تقویت بنیان‌های فکری و معرفتی آنان است.

2-2. سطح میانی و مؤثّر

این سطح، راهبردی و استراتژیک بوده و خط مشی، برنامه‌ها و رویکردهای عملی باورمندان به منجی موعود و منتظران ظهور او را سامان می‌بخشد. در این سطح گزاره‌هایی چون آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور، تشکیل جامعه مهدوی و شناخت بایسته‌های سیاسی ـ اجتماعی منتظران، علایم آخرالزمان و نشانه‌های ظهور، نقش کلیدی صالحان و حق‌گرایان و انتظار پویا مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گیرد. در این سطح مسؤولیت‌های منتظران و کنش جمعی برای رسیدن به جامعه آرمانی و جایگاه اندیشه مهدویت در برنامه‌های راهبردی، الگوبرداری از جامعة آرمانی و مطرح است و می‌توان در جهت‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های ملی و فراملّی از آن بهره گرفت.

2-3. سطح کلان و فراگیر

این سطح، کانون محوری و نقطه عطف منجی‌گرایی بوده و تحقق جامعه مطلوب و آرمانی را شامل می‌شود. در این سطح موضوعات و انگاره‌های مهم و کلان آموزة مهدویت؛ چون: ظهور، قیام و انقلاب جهانی، پیروزی انقلاب، حاکمیت جهانی، تشکیل حکومت جهانی و مطرح است. اراده و خواست الهی، جایگاه ویژه امام زمان در اصلاح و مدیریت جهان، حضور صالحان و رجال الهی، زیبایی‌های عصر ظهور و در این بخش، تحلیل و ارزیابی می‌شود.

2-4. سطح عالی و نهایی

در این سطح بنیادین و غایت‌گرایانه، موضوعات مهمی چون فرجام تاریخ، تحقّق غایت‌مندی هستی و وصول به هدف نهایی عالی آفرینش و نظام امامت و مدیریت تکوینی بر جهان، اراده قاهر الهی در اصلاح جهان و مطرح است. در این سطح است که (حقّ)، ظهور و تجلّی کاملی می‌یابد و (سرّ الهی) آشکار می‌گردد و عدالت، شریعت، معنویت و پابرجا می‌شود؛ چنان‌که امین وحی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصاری فرمود:

(این امر (مهدویت)، از امور الهی و سرّی از اسرار خداوند است که علّت و سبب آن بر مردم پوشیده است. پس، از شک کردن در آن، دوری کن که کفر به حساب می‌آید).[21]

از امیر بیان حضرت علی علیه السلام نیز روایت شده است:

( او قیام‌کننده برای حق، ظاهرکنندة دین و گسترش‌دهندة عدل است. سوگند به کسی که محمد را برای نبوّت برگزید، خداوند مهدی را بر تمام مخلوقاتش برگزیده است). [22]

به نظر می‌رسد، آینده‌پژوهی به معنای اخص (تلاش نظام‌مند برای نگاه به آینده دانش، سیاست، اقتصاد، فن‌آوری، اجتماع و ) می‌تواند ناظر به سطح دوّم آموزة مهدویت (سطح میانی و راهبردی آن) باشد و آینده‌پژوهی به معنای اعم (آینده‌پژوهی مفهومی و فلسفی)، بیشتر مربوط به سطح نهایی و عالی آن (سطح چهارم). آینده‌پژوهی می‌تواند مباحث و موضوعات راهبردی و استراتژیک (سطح دوم) را تحت پوشش قرار دهد و با ارزیابی تغییرات و تحولّات فرا رو، مسؤولیت‌ها و برنامه‌های منتظران را برای رسیدن به جامعة موعود (در سطح سوم) تبیین و روشن سازد همچنین تغییرات و تحولات و تحولات جهانی را در راستای تشکیل حکومت جهانی، مورد سنجه و ارزیابی قرار دهد. در واقع آینده‌پژوهی به ما کمک می‌کند تا از سطح مقدّماتی و زیربنایی فراتر رفته و وارد سطح مؤثّر و استراتژیک شویم و نقش خود را در زمینه‌سازی انقلاب جهانی مهدوی(براساس رصد کردن تحولات محتمل و ممکن جهانی) بهتر ایفا کنیم و در عین حال تصویری روشن و حقیقی،‌از جامعه مطلوب و مرجّح ارائه دهیم.

برای بررسی و تحلیل این نظریه، نیاز به شکل‌گیری (آینده‌پژوهی مهدوی) به شدّت احساس می‌شود. در واقع می‌توان بعضی از مباحث آموزه مهدویت را، در قالب (آینده‌پژوهی) تبیین کرده؛ همان‌گونه که می‌توان آینده‌پژوهی را در چهارچوب و قالب (مهدویت‌پژوهی) قرار داد و دانش جدیدی ـ با روش‌های خاص یا مشترک ـ به وجود آورد؛ یعنی، آینده‌پژوهی مهدوی را شکل داد.

سه. آینده‌پژوهی مهدوی

(آینده)، پایدارترین آموزه‌ای است که مورد توجّه ادیان الهی ـ به خصوص اسلام ـ است. پاره‌ای از تعالیم و آموزه‌های آن در رابطه با آینده و متوجّه ساختن انسان‌ها به فرجام جهان است. این فرجام باوری هم می‌تواند شامل معاد باوری باشد و هم پایان باوری تاریخی و بر این اساس هم پیش‌گویی غیبی شکل می‌گیرد و هم سنّت‌شناسی تاریخی. بهره‌گیری از آیات و روایات و تأمّل و اندیشه در حوادث و رویدادها، می‌تواند نگاه ما را به آینده، سامان درستی بخشد و یک نوع آینده‌پژوهی متعالی، مطمئن، بالنده و مترقّی را شکل دهد. این رویکرد علمی ـ پژوهشی با محوریت (آموزة مهدویت) شکل گرفته و می‌تواند تشکیل‌دهنده دانش جدیدی با نام (آینده‌پژوهی مهدوی) باشد. مهم‌ترین رکن این روی‌کرد، (انتظار ظهور منجی موعود) است که تأثیر به سزایی در آینده‌شناسی، فرجام باوری، هدف‌مندی، امیدگرایی و دارد.

انتظار؛ یعنی، چشم به راهی، حرکت رو به جلو، نظر و تأمل داشتن به آینده، قرار گرفتن در جهت و مسیر درست. انتظار در لغت به معنای (درنگ در امور، نگهبانی،‌ چشم به راه بودن و امید داشتن به آینده است).[23] این کلمه از (نظر) به معنای نگاه کردن گرفته شده و گاهی مراد از آن تدّبر، تأمّل و دقت است.[24]

براساس نوشته تفسیر نمونه، (نظر) در اصل به معنای گردش فکر و یا اندیشه است، برای مشاهده یا ادراک چیزی؛ چنان که گفته می‌شود: (نظرت فلم تنظر)؛ یعنی نگاه کردی، ولی در آن تأمّل نکردی و به فکر و اندیشه نپرداختی که معنای تأمل و جست‌وجوگری در آن افتاده و نیز به معنای معرفت حاصل از جست‌وجوگری آمده است. راغب می‌گوید: نظر و انتظار، هر دو به یک معنا است.[25] گاهی نیز این کلمه به معنای چاره اندیشیدن، منتظر بودن برای دانستن چیزی، نظاره کردن و آمده است.[26]

انتظار در اصطلاح، به معنای (چشم به راه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است). برخی گفته‌اند: (انتظار کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی (انسان‌ها) برای آنچه انتظار دارند، می‌شود و ضد آن، یأس و ناامیدی است).[27]

انتظار در چشم‌انداز آینده‌پژوهی، از حالت چشم به راهی و امید بستن صرف به آینده، فراتر می‌رود و تبدیل به آینده‌نگری؛ یعنی تأمل و جست‌وجو در حوادث و شناخت و معرفت درست اوضاع و رویدادها می‌شود. مهم‌ترین رکن این انتظار، آینده‌نگری، مسؤولیت‌شناسی، الگوبرداری و زمینه‌سازی برای رسیدن به وضعیت مطلوب است که می‌توان از آن با عنوان (علم الانتظار)، (انتظار پویا) و (انتظار مثبت و سازنده) یاد کرد. این انتظار، تأثیر به سزایی در سامان بخشی به برنامه‌ها و رفتارهای فردی، جمعی و فرا ملّی دارد و در تعیین راهبردها و استراتژی‌ها براساس آینده موعود و وضعیت‌های ممکن و محتمل و مرجح، نقش ایفا می‌کند. در دوره غیبت کبری و عصر پیشاظهور، شناخت عقاید و افکار، موضع‌گیری‌ها و اعمال، حوادث و تحولات و اهمیتی ویژه می‌یابد و بصیرت و فهم درست را به وجود آورد. لازمه این کار، انتظار مستمّر و پیوسته و تسلّط بر اوضاع و پدیده‌ها و پویایی و حرکت است.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

(در هر صبح و شام، منتظر فرج باش (وانتَظَرِ الفَرَجَ صباحاً و مَساءً)). [28]

از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است:

(زمانی که ببینی فقر و نیاز بسیار شود و مردم همدیگر را انکار کنند و پس در این زمان، منتظر امر الهی (ظهور) باشید). [29]

از پیامبر اکرم نیز روایت شده است:

(زمانی که مسند و کرسی برای نااهلان گذاشته شد،‌پس منتظر برپا شدن ساعت باشید).[30]

این روایات به تصریح یا تلویح، نظر منتظران را به این نکته جلب می‌کند که برای درک و شناخت امر الهی (ظهور)، نیاز به شناخت تحوّلات و تغییرات است و در واقع شخص منتظر در کنار انتظار ظهور منجی موعود، پیوسته رویدادها و حوادث پیرامون آن را نیز مورد رصد، شناسایی و ارزیابی قرار می‌دهد و براساس آن، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی می‌کند. برای تحقق زمینه‌ها و شرایط قیام جهانی می‌کوشد و آمادگی هر چه بیشتری برای آن پیدا می‌کند.

آینده‌پژوهی مهدوی شاخصه‌ها و مؤلفه‌های مختلفی دارد که هر کدام از آن‌ها ظرفیت و بستری برای فعالیت‌های آینده‌پژوهانه است و نیاز است که فعالیت‌های کلان پژوهشی برای شناخت واقعی و کاربردی کردن آن‌ها صورت گیرد. بر این اساس آینده‌پژوهی دارای شاخصه‌ها و محورهای زیر است:

3-1. نشانه‌شناسی (علم العلایم)

علایم ظهور و قیام، نشانه‌ها، حوادث و رخدادهایی هستند که براساس پیش‌گویی‌های معصومین، پیش از ظهور یا در آستانة آن یا هم زمان و یا پس از ظهور منجی موعود پدید می‌آیند. تحقق و پدیداری هر یک از این علایم، نوید و بشارتی از ظهور آن حضرت و نزدیک‌تر شدن قیام جهانی ایشان است. علایم آخرالزمان (آخرالزمان‌شناسی) نیز در این گستره قابل بحث و تحلیل است.

این نشانه‌ها، به چند دسته تقسیم می‌شوند و در فواصل مختلف زمانی (دور و نزدیک و یا حین قیام) روی می‌دهند. بعضی از آنها حتمی و بعضی دیگر غیرحتمی بوده و شامل حوادث طبیعی، اجتماعی و سیاسی، معجزات و می‌شوند. شناخت و رصد کردن این نشانه‌ها، به جهت آشنا شدن با شرایط ویژة قبل از قیام جهانی و نیز شناسایی مدعیان دروغین مهدویت و بایسته است، به جهت وسعت و سرعت تغییرات و تحولات جهانی و گستردگی پدیده‌های نوآمد، نیاز به آینده‌پژوهی در این ساحت به جدّ احساس می‌شود و بیان گسترده نشانه‌های ظهور نیز جهت توجه دادن مردم به آنها و حساس کردن آنان نسبت به رویدادهای آینده است؛ به خصوص آنکه پدیده‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و به صورت گسترده تحت عنوان علایم آخرالزمان نیز مطرح شده و شامل تغییرات گسترده و جهانی است.

در روایتی نقل شده است: حذیفه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسید: آیا علایمی هست که دالّ بر وقوع چنین وضعی در دنیا باشد (فَهَلْ مِنْ عَلامة یسْتَدَلُّ بها علی ذلک)؟ آن حضرت نیز ضمن مثبت دانستن‌ پاسخ، به شمارش نشانه‌های آخرالزمان پرداخت.[31]

جالب این است که زمان پیدایی نشانه‌های ظهور، حساب و کتاب‌های ستاره‌شناسان (و آینده‌پژوهان عرفی و تجربی) فرو می‌ریزد و تنها به کمک (آینده‌پژوهی قدسی) می‌توان به حقایق امور دست یافت. حضرت باقر علیه السلام می‌فرماید:

(پیشاپیش ظهور مهدی ما دو نشانه بزرگ دیده می‌شود: خسوف ماه در پنجم آن و کسوف خورشید در پانزدهم ماه بنابراین (در این زمان) حساب‌های منجمان و آینده‌بینان فرو خواهد ریخت (و عنده ذلک یسقط حسابُ المنجمین)).[32]

به هر حال عصر قبل از ظهور منجی، از یک سو دوره پسرفت‌ها و انحطاط و از سوی دیگر دوره پیشرفت‌ها و رشد و توسعه است. در زمینه وقوع یا عدم وقوع روایات پیش‌گویی نیز، می‌توان آنها را به چند دسته تقسیم کرد:

1. پیش‌گویی‌هایی که در گذشته واقع شده است؛ مانند تبدیل خلافت به سلطنت، پیدایش حکومت بنی‌امیه، انقراض بنی‌عباس، جنگ‌های صلیبی و .

2. پیش‌گویی‌هایی که امروزه شاهد وقوع آن هستیم؛ مانند اخبار مربوط به فساد و فحشا، انحرافات و یا پیشرفت‌های علمی، ارتباطاتی و اطلاعاتی و .

3. پیش‌گویی‌هایی که هنوز محقّق نشده است؛ مانند: خروج سفیانی، قیام یمانی، مسأله دجال، صیحة آسمانی و .[33]

آینده‌پژوهی مهدوی ضمن رصد کردن تحولّات جهانی، می‌تواند با ارزیابی و تحلیل نشانه‌های ظهور، اذهان و افکار بشری را به آن هنگامه موعود، متوجّه سازد و شواهدی نیز در حقانیت آن ارائه دهد. رویدادهایی چون فراوان شدن آب‌ها و سیلاب از یک سو و خشک شدن برخی از دریاچه‌ها، وقوع فتنه‌ها، آشوب جهانی، ناامنی فراوان، درگیری و کشتار در عراق و بغداد، قحطی و گرسنگی، آمدن 80 پرچم به جنگ اعراب، کشته شدن برخی از شاهان، وقوع قیام‌های حق‌طلبانه، شیوع برخی از بیماری‌های مهلک، وقوع برخی از تحولات در آسمان و زمینه‌های بسیار مناسبی برای مطالعه دربارة آینده کوتاه مدت و میان مدت است.

3-2. زمینه‌شناسی (علم الشرایط)

شرایط به اموری گفته می‌شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنها است و تا آنها محقّق نشوند، ظهوری در کار نخواهد بود. به عبارت روشن‌تر، شرایط ظهور زمینه‌هایی است که امکان تحقق ظهور منجی موعود را فراهم می‌آورد و آن را امری منطقی و لازم می‌نمایاند. شرایط متعددی برای ظهور و انقلاب جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید فراهم شود؛ زیرا ظهور نیز مانند هر پدیده و انقلاب دیگری،‌ به زمینة مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و ممکن است بدون آن شرایط و بسترها، ظهور اتفاق نیفتد. از جمله این شرایط می‌توان به وجود رهبر جهانی، برنامه و استراتژی حرکت و حکومت، یاوران کارآمد و پذیرش جهانی و آمادگی مردمی اشاره کرد. بر این اساس یکی از بایسته‌های انتظار پویا، زمینه‌سازی و مقدمه چینی و آمادگی جمعی و جهانی (و یا آمادگی جبهة حق) برای ظهور است.

هر نهضت و انقلابی در صورتی امکان پیروزی و نتیجه‌بخشی را دارد که قبلاً در ابعاد مختلف، برای آن زمینه‌سازی لازم شده و شرایط برای پیروزی آن فراهم گردد. همچنین افکار عمومی برای پشتیبانی و حمایت از آن آماده شوند تا آن نهضت بتواند به پیروزی برسد. این شرایط می‌تواند ذهنی و عینی باشد؛ به این صورت که نارضایتی عمیق و گسترده در سطح جهانی از حاکمیت دولت‌های ظالمانه و جهانی‌سازی ظلم شکل بگیرد و از طرفی تقاضای جهانی برای برقراری عدالت جهانی گردد. همچنین باید آمادگی‌های علمی، نظامی، سیاسی و صورت گیرد که نیاز به برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های کلان دارد.

آینده‌پژوهی در این راستا می‌تواند ضمن شناسایی وضعیت‌ها و موقعیت‌های پیش‌رو، اطلاعات و پیش‌بینی‌های لازم را برای اتخاذ تصمیمات راهبردی در اختیار زمینه‌سازان ظهور و دولت زمینه‌ساز قرار دهد. براساس روایات، جهان آکنده از جور و بیداد و فساد خواهد بود؛ لکن در گوشه و کنار جهان ـ به خصوص در مناطق اسلامی و شیعی ـ مردمی خواهند بود که معتقد به حق و بصیر در امر دین و چشم به راه منجی موعودند و برای پیوستن به امام و کمک و یاری ایشان آماده می‌باشند. این منتظران آماده، تا حدودی سازمان یافته بوده و دارای تشکیلات، برنامه و امکانات هستند؛ چنان که در روایتی آمده است:

(مردمی از شرق قیام می‌کنند و زمینه حکومت امام مهدی را فراهم می‌سازند (یخْرُجَ اُناسٌ من المشرقِ فُیوطّئون للمهدی سلطانه)). [34]

از امام علی علیه السلام نیز نقل شده است:

(پرچمی از خراسان بیرون می‌آید؛ (حاملان این پرچم) اصحاب سفیانی را شکست می‌دهند تا اینکه به بیت‌المقدس می‌رسند و زمینه حکومت حضرت مهدی را فراهم می‌سازند (توطیء للمهدی سلطانه)).[35]

بنابراین تحقق یافتن این حکومت جهانی، چندان هم بدون مقدمه و ابتدا به ساکن نیست؛ بلکه با مقدمه‌چینی و زمینه‌سازی قیام‌کنندگان مشرق و حرکت پرچم‌های خراسان و ایرانیان و است. موفقیت منتظران بصیر، مؤمن، متحرّک و منتظر، زمینه‌ای می‌شود برای گرد هم آمدن و به هم پیوستن صفوف انقلابیون که سرانجام به دوران دعوت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌رسند، به ندای او پاسخ می‌گویند و هسته اصلی مقاومت مؤمنان را تشکیل می‌دهند.[36]

زمینه‌سازی برای قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارای دو جنبه است:

1. رشد ایمانی، جهادی و آگاهی سیاسی (فرهنگ‌سازی جامع و فراگیر)؛

2. ایجاد تشکیلات سیاسی، نظامی، اقتصادی، اداری و اطلاعاتی.[37]

این تشکیلات، بدون وجود نظام سیاسی و دولت در جهان محقّق نخواهد شد و این همان دولت زمینه‌ساز است که در روایات مژدة برپایی آن داده شده است. شکل‌گیری چنین نیرویی در جهان، ظهور امام را نزدیک می‌کند و بدون این عوامل طبیعی، شاید ظهور امام فراهم نیاید. کسب چنین نیرویی نیازمند عمل و حرکت در متن زندگی و جریان‌های جهانی است و بررسی وضعیت گروه‌ها، مکاتب و افکار و تقویت جبهة حق و خداخواه ضروری می‌نماید.

آینده‌پژوهی مهدوی، یعنی حضور فعال و پویا در جریان‌های جهانی و شناسایی حوادث نوظهور و ارائه برنامه‌های لازم در جهت ایجاد شرایط و زمینه‌های ظهور. از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل شده است:

( تا زمانی که انسان شقی، شقاوتش را و انسان نیکوکار، نیکویی‌اش را آشکار نکند، آنچه را که چشم انتظارش هستند، به وقوع نخواهد پیوست).[38]

3-3. آینده اندیشی پابرجا (توقّع)

(توقّع)، انتظار حصول چیزی را داشتن و منتظر وقوع امری بودن است. (وقوع) و (وقعه)، به معانی ثبوت، ظهور، آمدن و پابرجا شدن آمده است.[39] (متوقّع) به کسی می‌گویند که پیوسته منتظر حصول چیزی باشد و منتظران ظهور منجی را متوقع می‌گویند؛ چون به طور پیوسته و مستمرّ در انتظار و چشم به راه هستند. نه یأس و دلمردگی آنان را فرا می‌گیرد و نه ضعف و فتور و سستی.

منتظران واقعی امام زمان، در زیارت آن حضرت خود را منتظر و متوقّع ظهور معرفی می‌کنند:

(اگر روزگاران طولانی و عمرها بلند شود، جز این نیست که یقینم دربارة تو افزون می‌شود، عشق و دوستی‌ام برای تو زیاد می‌گردد، توکل و اعتمادم به تو افزایش می‌یابد و برای ظهور تو متوقع و آماده و پیوسته مسؤولیت‌پذیر خواهم بود (و لظهورک الا متوقعاً و منتظراً ).[40]

توقّع و چشم به راهی پیوسته و پابرجا،‌ بدین معنا است که انسان دائماً وقوع حادثه و رویداد مهمی را در آینده دنبال و جست‌وجو کند. توقّع و رصد کردن تحولّات اساسی و بنیادین در آینده، شامل دگرگونی‌ها و پدیدارهای نوآمد نیز می‌شود. یک آینده پژوه نیز به طور مستمر و پا برجا، در جست‌وجو و رصد کردن تغییرات و تحوّلات ـ به خصوص رویدادهای جدید و غیرمنتظره ـ است و هر پدیده و تحوّلی برای او جالب توجّه و تأمل برانگیز می‌باشد.

در آینده‌پژوهی مهدوی، آینده‌اندیشی پا برجا و فعال و توجّه مستمر به آینده ـ به خصوص امر فرج و ظهور امام زمان ـ مورد تأکید قرار گرفته است. از حضرت ابی جعفر علیه السلام نقل شده است:

(هر گاه دیدید که آتشی عظیم از جانب مشرق روشن شد و عمر آن سه روز یا هفت روز ادامه یافت، متوقع (فتوقعوا) فرج آل محمد صل الله علیه و آله باشید ‌).[41]

محمد بن مسلم از حضرت باقرالعلوم علیه السلام نقل می‌کند:

منتظر صدایی که ناگهان از ناحیة دمشق می‌رسد، باشید (توقّعوا الصوت). البته در این (صوت) برای شما فرج عظیمی است.[42]

جالب‌تر اینکه در روایات نه تنها توصیه به انتظار وقوع ظهور شده؛ بلکه در کنار آن سفارش به انتظار مداوم و پابرجای رویدادها و حوادث فراوانی شده است؛ چنان که از امام علی علیه السلام نقل شده است:

(تا زمانی که شما در مقابل دیگران از مرده‌ها هم پست‌تر نشوید، امر خداوند محقّق نمی‌شود. پس متوقّع این باشید که در این هنگام کارهایتان بر وفق مرادتان نخواهد بود و رشتة خویشاوندی پاره خواهد شد و کودکانتان به کار گرفته خواهند شد (الا فَتَوَقّعوا من اِدبارِ امُورِکُم و انقطاعِ وصلکم و استعمال صغارِکم )).[43]

امام باقر علیه السلام یکی از وظایف اصلی دوران غیبت را ـ که آکنده از سختی‌ها و دشواری‌ها است ـ آینده اندیشی مستمر و پابرجا می‌داند:

( در این زمان، صبح و شب فرج را پی‌جویی کنید ( فعند ذلِکَ تَوقَّعُوا الفَرَجَ صَباحاً و مساءً)).[44]

3-4. دیدبانی مؤثّر (ترقّب)

(ترقّب)، به معنای مراقبت و محافظت دائمی و کنترل و نظارت است. این کلمه از (رقبه و رقوب) به معنای حفظ و انتظار است. در صحاح و قاموس، رقیب به معنای حافظ و منتظر آمده است. راغب آن را به معنای احتراز و انتظار گرفته است؛ چنان که قرآن می‌فرماید: >فَأَصْبَحَ فِی الْمَدِینَةِ خَائِفًا یتَرَقَّبُ<[45]؛ یعنی، موسی صبح کرد، در حالی که ترسان بود و انتظارش را می‌کشید.[46]

به نظر برخی (رقیب و ارتقب)،‌ در اصل از (رقبه) (به معنای (گردن)) گرفته شده است و از آنجا که افرادی که منتظر چیزی هستند، پیوسته گردن می‌کشند، به معنای انتظار و مراقبت از چیزی آمده است. رقیب نیز در اصل به کسی می‌گویند که از محلّ مرتفعی، به اوضاع نظارت می‌کند و سپس به معنای حافظ و نگهبان چیزی آمده است؛ زیرا نگهبانی از لوازم نظارت است.[47]

دیدبانی به معنای پایش مستمرّ تغییرات جهانی در زمینه‌های مختلف،‌توسط یک اندیشکده یا یک گروه علاقه‌مند به آینده‌پژوهی است که نوعاً بر پایه بررسی نظام‌مند محتوای مطالب، نوشته‌ها و گفته‌ها انجام می‌شود. (ترقّب) (دیدبانی مؤثر) نیز از اموری است که منتظران منجی موعود خود را ملزم به رعایت آن می‌دانند و در پس انتظار مستمر، موشکافانه و آگاهانه حوادث و رویدادها را رصد می‌کنند و مراقب اوضاع و احوال روزگار خود و آینده هستند و در واقع نسبت به رویدادها و اوضاع بی‌تفاوت و ساکت نیستند؛ چنان‌که در زیارت حضرت صاحب‌الامر می‌گویند:

(اگر روزگاران طولانی و عمرها بلند شود، جز این نیست که یقینم دربارة تو افزون می‌شود و عشق و دوستی‌ام برای تو زیاد می‌گردد و برای ظهور تو متوقع و آماده خواهم بود و برای جهاد در رکاب پیشگاه تو، چشم به راهی و دیدبانی خواهم کرد (و لجهادی بین یدیک مترقّبا)).[48]

(مترقّب) کسی است که دائماً مراقب اوضاع بوده و از افتادن در دام‌‌ها و حوادث ناشناخته محافظت می‌کند. از امام صادق علیه السلام دربارة نشانه‌ها و حوادث آخرالزمان نقل شده است:

(می‌بینی که گناه کردن علنی شده است می‌بینی که عاق والدین آشکار می‌شود نشانه‌های حق کهنه می‌گردد. پس از این مسائل بر حذر باش و از خداوند نجات بخواه و بدان که مردم در خشم و غضب الهی هستند و خداوند بنا به مصلحتی به آنها مهلت داده است. پس مراقب باش (فَکُن مترقّباً) و تلاش کن که خداوند تو را در میان آنها نبیند).[49]

بر این اساس انتظار ظهور منجی موعود، با دیدبانی مؤثر و فعّالانه آینده پیوند دارد و شناخت اوضاع و پدیده‌ها برای در امان ماندن از پیامدهای سوء آنها، ضروری است؛ به خصوص که اوضاع جهان در عصر قبل از ظهور نابسامان و آشفته خواهد بود. حضرت علی علیه السلام در پاسخ به سؤال مالک اشتر (دربارة زمان قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌فرماید:

(هنگامی که نابود شونده، نابود شود و حقایق مخفی گردد و ملحق شونده، ملحق گردد (مردمان به حکومت‌ها ملحق شوند) و پشت‌ها سنگین شود و کارها و اشیاء نزدیک به هم گردد پس در زمانی که این علایم واقع شد، مردمانی خروج می‌کنند که گناه و جنایاتی مرتکب می‌شوند و (جزائر) را مالک می‌گردند و عراق را فتح می‌کنند و با ایجاد (ترس) و خونریزی، از شکاف باز می‌دارند؛ پس در آن هنگام مراقب باشید و (چشم و حواستان را متوجّه امام زمان کنید که) به زودی ظهور خواهد کرد (ترقّبوا خروج صاحب الزمان)).[50]

در واقع این توجّه به آینده، بیانگر وظیفه و مسؤولیت منتظران نیز می‌باشد که در آن زمان مراقب اوضاع بوده و برخلاف جهت رویدادها قرار گیرند و مواظب همه چیز باشند و در عین حال در این دوران مترصد ظهور منجی موعود هم باشند.

در روایت دیگری آمده است:

(هنگامی که فاسقان بر مردم حکومت می‌کنند و انسان‌های رذل رهبر آنها می‌شوند، مردم از ترس به آنها احترام می‌گذارند! غنا و موسیقی آشکار می‌شود. هر امّتی، امّت قبل از خود را لعن می‌کند. در این زمان منتظر باد سرخ، زلزله، مسخ، خسف و نشانه‌های دیگر خداوند باشید (فارتقبوا عند ذلک ریحاً حَمراءَ و زلزلةً و مسخاً و قذفاً و آیاتٍ تتابَعُ) که یکی پس از دیگری، همچون حلقه‌های گردن‌بند،‌ بر شما نازل می‌شوند).[51]

براساس این روایت روشن می‌شود که یک آینده‌پژوه، تمامی پدیده‌های طبیعی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و را شناسایی می‌کند و برای محافظت خود و جامعه از آنها،‌ برنامه‌های لازم را ارائه می‌دهد.

صاحب جواهر در شرح روایتی از امام باقر علیه السلام (رباطنا الدهر)[52] می‌نویسد:

(مرابطه در این روایت به معنای اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه‌روز است (ارادة ترقّب الفرج ساعةً بعد ساعةٍ)؛ همچنان که در بعضی، از روایات به این معنا اشاره شده است ).[53]

3-5. فتنه‌شناسی (علم التحذیر)

یکی از انگاره‌های بایستة توجّه در مورد آینده، هشدارها و تحذیرهای فراوان و مکرّری است که در روایات مطرح شده و توجّه اذهان به آن سمت جلب شده است. در واقع بیان این هشدارها و خبر دادن از خطرات، فتنه‌ها و کاستی‌های فرا روی بشر، به جهت آگاهاندن مردم نسبت به وضعیت‌های ممکن و محتمل در آینده است. در این صورت آنان باید با درایت و حساب شده با آنها رو به رو شوند و مشکلات آینده را به خوبی بشناسند.

این نکته محوری است که آینده‌پژوهی فعلی، تمرکز فراوانی نسبت به آن دارد و بیشتر داده‌های آن نیز دربارة خطرات و بحران‌های احتمالی و ارائه راه‌حل‌هایی برای گریز از آنها یا به حداقل رساندن عوارض و پیامدهای سوء آنهاست.

عبدالله بن مسعود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌کند:

(من شما را از هفت فتنه می‌ترسانم که بعد از من در دنیای اسلام به وجود می‌آید: فتنه‌ای که در مدینه برپا می‌شود، فتنه دوم از مکه است فتنه هفتم که از شام بر می‌خیزد که همانا قیام سفیانی است).[54]

عبدالله بن مسعود می‌گوید:

بعضی از افراد این امت، اول این فتنه‌هارا درک می‌کنند و بعضی دیگر آخر این فتنه‌ها را خواهند دید.

آینده‌پژوهی مهدوی با تکیه بر هشدارهای روایی و محور قرار دادن پیش‌گویی‌ها دربارة فتنه‌ها، امکان وقوع آنها را در دنیا رصد می‌کند و خود را برای مقابله با آنها و یا دوری از آنها آماده می‌سازد. تصریح روایات نیز بر این است که مردم از آن فتنه‌ها دوری جویند؛ چنان که معاذ بن جبل نقل می‌کند:[55]

(چهار نوع گرفتاری و اختلال پیش خواهد آمد و اگر بتوانید که آنها به شما نرسد، البته لازم است. گفتند: آنها چیستند؟ گفت: زمانی خواهد آمد که باطل جلوه پیدا کرده و بر حق غلبه نماید. هوس‌رانی و ضعف مردم به جایی خواهد رسید که صبح به آیینی وابسته شوند و عصر به آیین دیگری درآیند ).

از امام پنجم علیه السلام نیز نقل شده است:

(دو صدا باید قبل از ظهور شنیده شود: یک صدا از آسمان که صدای جبرئیل است و صاحب این امر را به نام او و نام پدرش معرفی می‌کند. صدای دوم صدای شیطان است که به نام فلانی است و می‌گوید: او را مظلوم کشتند و می‌خواهد مردم را گمراه کند. پس از صدای اول متعابت کنید؛ اما بترسید از اینکه صدای دوّم (صدای شیطان) شما را به گمراهی کشاند (ایاکم والاخیر ان تفتنوا)).[56]

فتنه‌ها و دشواری‌ها، به صورت‌های مختلف و در زمان‌های دور و نزدیک قیام رخ می‌دهد. بنابراین شناسایی آنها و آمادگی برای رویارویی و برخورد با آنها بایسته است. البته باید دانست که امر قیام حضرت، به آسانی و سادگی رخ نمی‌دهد و همگان خود را برای سختی‌ها و ناملایمات و مجاهدت‌ها آماده سازند. این آمادگی باید هوشمندانه و با شناخت صحیح جریان‌ها و حوادث جهانی همراه باشد.

بشیر می‌گوید: خدمت امام باقر علیه السلام عرض کردم: مردم می‌گویند: وقتی مهدی قیام کرد، طبعاً اوضاع برایش رو به راه می‌شود و به اندازه شاخ حجامتی هم خونریزی نمی‌شود؟! حضرت فرمود: اندازة یک حجامت هم خونریزی نمی‌شود؟! حضرت فرمود:

(قسم به کسی که جانم در دست او است! اگر چنین موضوعی امکان داشت، برای رسول خدا انجام می‌گرفت. در صورتی که در میان جنگ دندانش خونین شد و پیشانی مبارکش شکست. به خدا قسم! نهضت صاحب‌الامر هم انجام نمی‌گیرد، مگر اینکه در میدان جنگ عرق بریزیم و خون‌ها ریخته شود (کلاّ والذی نفسی بیده حتّی نمسح نحن و انتم العرق والعلق)؛ پس به پیشانی مبارکش دست کشید).[57]

3-6. امتحان‌شناسی (علم‌الابتلا)

ابتلا و امتحان؛ یعنی، آزمون الهی که به طرق مختلف ـ به خصوص به وسیله کاستی‌ها و سختی‌ها ـ دربارة انسان‌ها جاری می‌شود. آنان در طول تاریخ در معرض امتحانات و آزمون‌های مختلفی بوده‌اند که عموماً بدون اطلاع و شناخت قبلی بوده است. این مسأله در آخرالزمان و عصر نزدیک به ظهور، گسترده‌تر و شدیدتر خواهد بود و به همین جهت بسیاری از موارد ابتلای انسان‌ها در روایات ذکر شده است. در واقع بسیاری از هشدارها و پیش‌گویی‌های دینی، برای متوجّه ساختن انسان‌ها و آماده کردن آنان برای رویارویی با ابتلائات آخرالزمانی است.

(آینده‌پژوهی مهدوی) در رابطه با شناخت امتحانات و ابتلائات پیش رو و آگاهاندن انسان‌ها نسبت به وقوع آنها، وظیفه‌ای دشوار بر عهده دارد و شناخت آزمون‌ها در راستای دوراندیشی و حقیقت‌گرایی است. چنین رویکردی در (آینده‌پژوهی عرفی و جزئی‌نگر) وجود ندارد و مسائل تنها از زاویه تجربی و سود و زیان مادی بررسی می‌گردد. در حالی که در آینده‌پژوهی مهدوی، همه ابعاد و زوایای آینده، مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گیرد و حوادث و رویدادها به عنوان یک مجموعه و منظومة به هم پیوسته در نظر گرفته می‌شود. در این رویکرد انسان مؤمن، باید همیشه خود را آماده و مجهّز سازد و با آمادگی قبلی و ایمانی استوار، با امتحانات گوناگون و پیچیده آینده رو به رو گردد و سربلند از آنها خارج شود. به همین جهت عصر غیبت کبری، دوران بسیار سخت و طاقت فرسایی توصیف شده است؛ چنان‌که امام کاظم علیه السلام می‌فرماید:

(صاحب‌الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف چاره‌ای جز غیبت ندارد؛ به طوری که گروهی از مؤمنان از عقیده خویش برمی‌گردند. همانا غیبت امام امتحانی است از طرف خداوند که بندگانش را به وسیلة آن آزمایش می‌کند).[58]

محمد بن مسلم می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود:

(پیش از قیام قائم مردم دست به گریبان یک امتحان بزرگ خواهند بود. عرض کردم: آن امتحان چیست؟ حضرت این آیه را قرائت فرمود: >و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقصٍ من الاموال والأنفس والثَّمرات و بشّرالصابرین<[59]؛ یعنی، از ترس و گرسنگی و کم شدن مال و ثروت و از رفتن جان‌ها و میوه‌ها شما را آزمایش می‌کنیم و مژده بده به صبرکنندگان (به اینکه مهدی ما قیام می‌کند)).

جبرئیل علیه السلام نیز دربارة امور غیبی، به رسول گرامی اسلام خبر داد:[60]

(امت شما بعد از رحلت‌تان مبتلا به امتحان سنگین می‌شود؛ آن هم خیلی زود).

سپس فرشتة وحی شروع به شمارش ابتلائات امت پیامبر صلی الله علیه و آله می‌کند آن گاه وی راه سلامت ماندن از خطرات را بیان می‌کند:

(کفّ نفس و بردباری در مقابل تضییع حقوق و کناره‌گیری از مراکز فتنه).[61]

خود رسول گرامی اسلام می‌فرماید:

(فتنه‌ها و حوادث سویی پیش خواهد آمد که آدم خانه‌نشین در آن موقع بهتر از کسی است که برپا خیزد هرگاه کسی پناهگاه و جای امنی پیدا کند، البته آنجا پناه ببرد (فَمن وجد فیها ملجأ او معاذاً فَلیعُذ به)).[62]

3-7. توان‌انگیزی جمعی (آمادگی آینده‌نگر)

در روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تأکید ویژه‌ای بر (تهّیا) شده است. (تهیا) به معنای آمادگی، مهیا شدن، فراهم کردن و آمده است. (تهّیأت للشیء)؛ یعنی، برای آن کار آماده شدم و ساز و برگ آن را فراهم ساختم. کلماتی که در روایات و ادعیه (مانند (اللهم من تهّیأ و تعَبّأ و اَعدّ و استعد)) آمده، به یک معنا هستند.

انسان برای انجام هر کاری و اقدامی، به آمادگی قبلی و فراهم کردن ساز و برگ، نیاز دارد؛ هرچند اندازه آن امر مهم‌تر و بزرگ‌تر باشد، نیاز به آمادگی پیشین، نیز بیشتر است. آمادگی قبلی، با دانش و اطلاعات پیشین، بهتر صورت می‌گیرد و هر اندازه انسان نسبت به تحقّق آن و ابعاد و زوایای مختلف آن آگاه‌تر باشد، می‌تواند اقدامات مناسبت‌تری انجام دهد و آماده‌تر باشد.

یکی از مباحث مهم در (انتظار پویا)، یادکرد مداوم و پیوسته ظهور امام زمان و آمادگی کامل و آگاهانه نسبت به ظهور او و مهیا شدن برای یاری قیام جهانی است. این آمادگی می‌تواند ابعاد مختلفی داشته باشد (آمادگی اطلاعاتی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و ). هر منتظری براساس شرایط زمانی و مکانی، باید آمادگی‌های بایسته را در خود فراهم سازد. این آمادگی فراتر از انتظار و توقّع و ترقّب است؛ این یعنی قراردادن زندگی در مسیر ظهور و اعلان همکاری و همراهی با انقلاب جهانی. پیشوای ششم امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

(باید هر یک از شما برای خروج قائم آماده باشد (لیعدّن احدکم)؛ هر چند با تهیه کردن تیری باشد. وقتی خداوند ببیند کسی به نیت یاری مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اسلحه تهیه کرده، امید است عمر او را دراز کند تا ظهور او را درک نماید و از یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد).[63]

(آینده‌پژوهی مهدوی)، ضمن رصد کردن پیشرفت‌های نظامی و وضعیت امنیتی سیاسی جهان و وقایع و رویدادهای ناشی از فعالیت‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی، می‌تواند آگاهی‌های لازم را به منتظران ارائه دهد و آنان را در ایجاد آمادگی‌های نظامی و سیاسی یاری بخشد و سطح آگاهی‌ها و تحلیل‌های آنها را از اوضاع جهانی بالاتر ببرد. همچنین انگیزه‌های لازم را برای بالا بردن توانایی‌های جمعی و آمادگی مستمر فراهم سازد.

یاری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون این آگاهی‌ها و توانایی‌ها و اطلاع‌کافی از تغییرات و تحوّلات جهانی، امکان‌پذیر نیست؛ در دعاها نیز می‌خوانیم:

(خداوندا! همچنان که دل مرا با یاد حجّت خود (مهدی)، آباد و زنده ساختی، سلاح مرا نیز در راه یاری او آماده و آخته‌ساز).[64]

بر این اساس یاد کرد مداوم نهضت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آمادگی برای یاری این انقلاب بزرگ، راهبرد اصلی جامعه منتظر به حساب می‌آید. در روایت جالبی از امام کاظم علیه السلام آمده است:

(هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد ـ در حالی که او منسوب به ماست ـ خداوند روزی‌اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند).[65]

کلینی از ابوعبدالله جعفی روایتی را نقل می‌کند که توجّه به مفاد آن بایسته است:

(حضرت ابوجعفر محمد بن علی باقر علیهما السلام به من فرمود: منتهای زمان مرابطه (و آمادگی نظامی)، نزد شما چند روز است. عرض کردم: چهل روز. امام فرمود: ولی مرابطه (و آمادگی) ما مرابطه‌ای همیشگی‌ (و پیوسته) است).[66]

علامه مجلسی در شرح این روایت می‌نویسد:

(بر شیعیان واجب است که خود را بر یاری و طاعت امام بر حق آماده سازند (ان یربطوا انفسکم علی طاعة امام الحق) و منتظر فرج باشند و برای یاری نمودنش، مهّیا گردند (یتهیأ لنُصرته)).[67]

به هر حال انتظار حقیقی ظهور، به معنای آماده‌سازی عدّه و عُدّه در تمامی زمینه‌ها است. به قطع پس از ظهور، آن حضرت با جنگ رو به رو خواهد بود؛ پس کسانی توان یاری‌اش را خواهند داشت که کار آزمودة این میدان باشند در عرصه جهاد علمی، مسلّح شدن به سلاح قلم و دانش و تیغ سخن و در عرصه عملی تجهیز به اسلحه رزم و آموختن شیوه‌های نوین آن (و مسائل استراتژیک جهانی)، لازمه انتظار حقیقی است. البته بخش مهم پیروزی آن حضرت، مرهون رشد فرهنگی جامعه بشری است.[68]

3-8. برنامه‌ریزی راهبردی (استراتژی انتظار)

یکی از ابعاد آینده‌پژوهی، ارائه اطلاعات و دانش‌های لازم برای برنامه‌ریزی‌های کلان و بلند مدت است. برای کشورها، سازمان‌ها و مراکز صنعتی و تجاری، داشتن اطلاعاتی لازم دربارة آینده و تحوّلات و پیشرفت‌ها، جهت تصمیم‌گیری و تعیین خط مشی‌ها و راهبردها بایسته‌ است.

این مسأله دربارة کشوری که هم چشم به آینده موعود دارد و درصدد رسیدن به آن جامعه آرمانی است، و هم می‌خواهد خود را همسان و همساز آن قرار دهد اهمیت بیشتری دارد. آینده‌پژوهی مهدوی، می‌تواند در تنظیم سندهای چشم‌انداز، برنامه‌های توسعه فرهنگی و سیاسی نقش مهمی ایفا کند و محوریت (آموزة مهدویت) را در تمامی برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها تثبیت نماید.

بنا به نوشته یکی از پژوهشگران:

انقلاب اسلامی باید از مزیت‌های دنیای آزاد کنونی و از ابزارها و تکنولوژی ارتباطات مدرن برای تعمیق روابط فردی ـ فرهنگی خود با مسلمانان و تشکیل هسته‌های فکری ـ مذهبی، با بهره‌مندی از روح تشکّل‌های سنّتی و دینی و استفاده از قوانین و مقرّرات بین‌المللی تشکل‌های مردمی و سازمان‌های غیردولتی و بهرة بهینه‌ بگیرد و با الگوسازی جدید از ترکیب این دو، جریان‌های خلاق مردمی ـ مذهبی و فعال اجتماعی ـ فرهنگی، را برای شیعیان و مسلمانان علاقه‌مند به پیوستن به قافله آرمان شهر شیعه، راه‌اندازی کند.[69]

نکته مهم در این برنامه‌ریزی‌های راهبردی، حرکت دادن جامعه به سمت جامعه آرمانی و تلاش برای برپایی حکومت جهانی مهدوی است. امام پنجم علیه السلام می‌فرماید:

(به سوی او بشتابید (فاسعوا الیه) ولو از طریق خزیدن بر روی سینه باشد. به خدا سوگند! گویی بین رکن و مقام ایستاده و با مردم بیعت می‌کند).[70]

امام صادق علیه السلام نیز می‌فرماید:

( کوشش و سعی داشته و منتظر فرج باشید (فجدّوا و انتظروا)‌؛ گوارا باد شما را این عمل بزرگ و عبادت ‌ای گروه رستگاران!) [71]

امام‌خمینی رحمه الله علیه با وسعت دیدی که داشتند، معتقد بودند هم اکنون برای گسترش قدرت اسلام در جهان بکوشیم تا زمینه ظهور چنان که باید، فراهم شود:

(همیشه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقّق پیدا کند و مقدمات ظهور ان‌شاء‌الله تهیه شود).[72]

از ویکتور هوگو نقل شده است: (آینده از آن هیچ کس نیست؛ که آینده از آن خداست. آنچه از ما ساخته است، این است که برای آینده آماده شویم و خود را برای اجرای آنچه آینده از ما چشم دارد، مهّیا سازیم).[73]

3 ـ 9. شبیه‌سازی (الگوبرداری)

نکته پایانی آنکه فهم آینده، به معنای به دست آوردن تصویری از وضعیت‌هایی است که در آینده تحقق پیدا می‌کنند و از آنجا که این وضعیت‌ها بستر عمل فرد هستند، بنابراین تصویر مزبور در عمل امروز نیز دخل دارد. هر عملی که مرتکب می‌شویم، در مرحله‌ای به تصویری که از آینده داریم، ربط پیدا می‌کند و از آن فراتر، بدون تصویری از آینده، اعمال ما صورت نمی‌گیرد. حال درستی فهم طبیعتاً براساس تحقّق آن است و هر قدر وضعیت پیش‌بینی شده به واقعیت نزدیک‌تر باشد، فهم درست‌تری در اختیار بوده است. بنابراین برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری درست‌تر و مطمئن‌تری هم صورت می‌گیرد و اقدامات و طرح‌ریزی‌ها نتیجه بخش می‌شود.[74]

بر این اساس آینده‌پژوهی مهدوی، می‌تواند چند رویکرد مهم در این راستا اتخاذ کند:

1. قرار دادن جامعه مهدوی و دولت و نسل منتظر در مسیر انقلاب جهانی مهدوی؛

2. تأثیر و ایفای نقش بنیادین در برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها با محوریت آموزه‌های متعالی مهدوی؛

3. تلاش و برنامه‌ر‌یزی مستمر و پابرجا برای رسیدن به جامعه موعود و تحقّق ظهور و انقلاب جهانی؛

4. الگوبرداری از جامعه آرمانی و شبیه‌سازی رفتارها و رویکرد‌ها.

البته انگارة محوری در آینده‌پژوهی مهدوی، این است که هنگامه ظهور کاملاً پوشیده و ناگهانی است؛ بنابراین وجهة همت آن شناسایی تمامی پدیده‌ها و رویدادهایی است که در حول و حوش آن اتفاق می‌افتد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

(ظهور او مانند قیامت است. تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد، آن را آشکار می‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است؛ جز به ناگهان، فرا نمی‌رسد).[75] و[76]

پس اصل اطلاع از زمان ظهور، از دایره آینده‌پژوهی خارج است؛ ولی بسیاری دیگر از مباحث مربوط به آن (چون نشانه‌های ظهور، علایم آخرالزمان، شرایط ظهور و ) در گسترة آن قرار می‌گیرد.

نتیجه: مهدویت‌پژوهی و آینده‌پژوهی

به رغم پندار برخی، صرف توجه به (آینده)، نقطه پیوند و اشتراک مهدویت‌پژوهی وآینده‌پژوهی نیست؛ بلکه نوع نگاه به آینده و روش‌ها و دستاوردهای آن دو می‌تواند، نقطه ارتباط و تعامل آنها باشد. در این نوشتار، بحث مستقل (آینده‌پژوهی مهدوی) را طرح کرده و ادله و ابعاد مختلف آن را کاویدیم. روشن شد که در (آموزه مهدویت)، زمینه‌ها و مؤلفه‌های فراوانی برای (آینده‌پژوهی) وجود دارد و این آموزه از ظرفیت فراوانی برای تحلیل و ارزیابی حوادث و رویدادهای آتی برخوردار است. در عین حال می‌توان پیوندهایی نیز بین مهدویت‌پژوهی و آینده‌پژوهی برقرار کرد که به بعضی از آنها ‌به صورت گذرا اشاره می‌شود:

1. امکان بهره‌وری از بعضی مؤلفه‌های (آموزه مهدویت) در تحلیل و ارزیابی درست پدیده‌ها و رویدادهای جهانی و فهم دقیق این تغییرات و تحولات؛

2. برنامه‌ریزی مناسب در جهت تبیین و ترویج آموزة مهدویت در سطح فراگیر و جهانی با کمک یافته‌های آینده‌پژوهی دربارة پیشرفت‌ها و پسرفت‌های جهانی و تحولات فرارو؛

3. روش‌مند کردن پژوهش‌های مهدوی (ارائه تصویر و طرحی واقعی از آینده مطلوب) با بهره‌گیری از روش‌ها و تکنیک‌های آینده‌پژوهی؛

4. بهره‌گیری از آموزه‌های مهدوی در سطوح مختلف برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری ملّی، همراه با استفاده از یافته‌های آینده‌پژوهی از اوضاع جهانی؛

5. بررسی نقش و جایگاه آموزه مهدویت، در تحوّلات و دگرگونی‌های آینده و ایجاد آمادگی جمعی و جهانی برای رودرویی با این تغییرات؛

6. شناخت چالش‌ها و بحران‌های فراروی زندگی بشری که از طریق آینده‌پژوهی پیش‌بینی می‌شود و ارائه راه‌حل‌های رفع این بحران براساس دکترین مهدویت؛

7. بهره‌وری از (آینده‌پژوهی) در جهت ایجاد دوراندیشی جمعی و توجه ویژه به آینده (برای طرح و تبلیغ آموزه‌های مهدویت در جامعة جهانی) و .

در پایان بیان این نکته بایسته است که لازمه (مهدویت‌پژوهی) در سطح کلان و علمی، (آینده‌پژوهی مفهومی) است؛ یعنی نظام‌مندی پژوهش‌ها و کاوش‌های علمی درباره آینده مطلوب و ممکن ـ با رویکرد مهدوی ـ و نظریه‌پردازی در این زمینه، منوط به بهره‌گیری از محمل‌های مفهومی است. نگارنده این رویکرد را با بهره‌گیری از محمل مفهومی دولت (دولت اخلاقی مهدوی) پی‌جویی کرده و آینده جهان را براساس تصوّرات و تطوراتی که از طریق دولت متبادر می‌شود، مورد کاوش قرار داده است. براساس این محمل مفهومی و به کمک آیات و روایات، می‌توان تصویری نسبتاً روشن از وضعیت‌ها و رویدادهای آینده ارائه داده و واقعیت‌های آن را باز گفت. البته شناسایی این محمل مفهومی و درک درست آن و تناسب آن با واقعیت‌های آینده، امری پیچیده و نیازمند مطالعه و تأملات نظری است. این رویکرد پژوهشی و علمی به آینده، می‌تواند تفاسیر و تبیین‌های تاریخی را در سطح کلان و هدفمند مطرح سازد و الگوها و قوانینی برای جریان کلّی تاریخ ارائه دهد. این آینده‌پژوهی مفهومی، غیر از آینده‌پژوهی رایج در دنیا است که در سطح محدود، نگاه‌ها را به تحوّلات و رویدادهای فرارو متوجّه می‌سازد و در برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها دخیل است و توانایی تحلیل جامع تاریخی از جهان و رویکرد نظری به آینده‌شناسی را ندارد.

[1]. پرومیچیچ، آینده پژوهی و مدیریت آینده، تهران، مرکز آینده پژوهی و اطلاع رسانی، 1387، ترجمه عبادالله حیدری، ص11.

[2]. نک: گروه مدیریت تکنولوژی مرکز صنایع نوین، گزارش اول، وزارت صنایع و معادن، خرداد 1381.

[3]. نک: موسی اکرمی، (روش‌های آینده‌نگاری تکنولوژی توسعه فردا)، آینده‌اندیشی و آینده‌نگری گروه آینده‌اندیشی، بنیاد.

[4]. نک: علی پایا، آینده علوم انسانی، فصل‌نامه حوزه و دانشگاه، ش 49 (سال 12، زمستان 1385)، ص‌12.

[5]. نگارنده، آینده جهان، (چاپ اول، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1383)، ص‌23؛ به نقل از: محمد جواد لاریجانی، درس‌های سیاست خارجی، (چاپ اول، تهران: مشکوة: 1377) ص‌268.

[6]. همان.

[7]. Keenan, Michael, “Technology Foreight: An introduction”, Technology Foresight for Orgonizers, 8-12, Ahklara, Turkey, December 2003.

[8]. همان.

[9]. پرومیچیچ، پیشین، ص10.

[10]. نک: الفبای آینده پژوهی، ص‌21 و 22؛ جان دال، راهنمایی برای آشنایی با ادبیات آینده پژوهی، تهران، (مؤسسه آموزش و تحقیقاتی صنایع دفاعی، 1385)، صص‌15 ـ 25.

[11]. روح‌الله قدیری، (بررسی چند تجربه ملی آینده‌نگاری)، مجموعه‌مقالات دومین کنفرانس مدیریت تکنولوژی، تهران، اردیبهشت 1386.

[12]. نگارنده، جستارهایی در مهدویت، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1386، ص‌30.

[13]. نک: نگارنده، آینده جهان (دولت و سیاست در اندیشه مهدویت)، ص‌23 و 24.

[14]. جیمز، دی‌تور، آینده پژوهی به عنوان دانش کاربردی، رهیافت، ش 20، ص‌105.

[15]. علی پایا، آینده علوم انسانی، فصل‌نامه دفتر حوزه و دانشگاه، ش 49، ص‌13.

[16]. عقیل ملکی‌فر و دیگران، الفبای آینده پژوهی، ص‌70 و 71.

[17]. رابرت جی، لمپرت و دیگران، برنامه‌ریزی پا برجا برای یک قرن، ترجمه وحید وحیدی مطلق، (چاپ اور، تهران: اندیشکده صنعت و فن‌آوری، 1385) صص‌24 ـ 27.

[18]. برای مطالعه بیشتر، ر.ک، همان، ص‌24 ـ 30؛ سعید خزائی، عبدالرحیم پدرام؛ راهنمای گام به گام آینده پژوهی راهبردی، تهران، دانشگاه مالک اشتر، 1387، ص44 ـ 88.

[19]. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، تهران، مکتبة الصدوق، 1397ق، ص‌162؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404ق، ج 2، ص‌250.

[20]. شیخ مفید، الاختصاص‌، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413ق، ص‌208؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، تهران، جهان، 1378ج 2، ص‌130؛ (من هذا مهدی هذه الامّة... لا تذهبُ الدّنیا حتّی یقومَ رَجُلٌ من وُلد الحسین یملأها عَدْلاً کَما ملئتْ ظلماً و جوراً)؛

[21]. (اِنَّ هذا اَمرٌ من اَمْرِ الله و سرٌّ من سرِّ الله. عِلَّتُه مَطوّیة عن عباد الله. فَإیاک والشَکَّ فَإن الشکَّ فی اَمْرِاللهِ کُفْرٌ)؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج سوم، 1390ق، ص‌399؛ مجلسی، پیشین، ج 51، ص‌73.

[22]. (... هو القائم بالحقّ و المُظهِرُ للدّین و الباسِطُ لِلْعَدل. ای والّذی بَعَث مُحمداً بالنُبّوة و اَصْطَفاه علی جمیع البرَیة)؛ سید مصطفی کاظمی، بشارة‌الاسلام، نجف، بی‌نا، 1382، ص‌52؛ لطف الله صافی گلپایگانی، ‌ منتخب‌الاثر، قم، سیدة المعصومه، 1419ق، ص‌467.

[23]. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج 12، ص‌166.

[24]. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 13، ص‌81.

[25]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، قم، نسل جوان، 1374، ج 12، ص‌295 و 407.

[26]. بهاء‌الدین خرمشاهی، دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، ناهید، 1377، ج 2، ص‌2241.

[27]. نک: محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج 2، ص‌235.

[28]. مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص‌133.

[29]. (إذا رأیتَ الحاجَةَ و الفاقَةَ قد کَثُرتا واَنکَرَ بَعضُهُم بَعْضاً و... فانتظروا اَمرَ الله)؛ نعمانی، الغیبة، ص‌156؛ بحارالانوار، ج 52، ص‌270.

[30]. (إذا وُسِدَ الأمرُ الی غیرِ اَهلِه فَانتظِر الساعة)؛ البیان والتعریف، ج 1، ص‌80؛ به نقل از: حسن مصطفوی، پیشگوئی‌ها در علایم آخرالزمان، (چاپ دوم، تهران: مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، 1386)ص‌42.

[31]. نک: سید حسن میرجهانی، نوائب الدهور، نجف، کتابخانه حیدریه، 1376، ج1، ص‌291.

[32]. سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، چ اول، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1378، ص299.

[33]. نک: سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبری (چاپ اول، تهران: نیک معارف، 1382)، ص‌229 ـ 232.

[34]. سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، موسسه بعثت، 1417ق، ص‌147؛ مجلسی، پیشین، ، ج 51، ص‌147.

[35]. علی کورانی، عصر ظهور، چاپ نهم، تهران، انتشارات شرکت چاپ ونشر بین الملل؟، 1386.ص‌206.

[36]. نک: محمدرضا حکیمی، خورشید مغرب (چاپ 25، قم: دلیل ما، 1382)، ص‌321؛ نگارنده،‌فروغ حق: مصاف حق و باطل از نهضت حسینی تا انقلاب مهدوی، چاپ اول، قم: مرکز تخصصی مهدویت، 1387)ص‌207 ـ 327.

[37]. نک: محمد مهدی آصفی، انتظار پویا، چاپ اول، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1358، ص‌41 ـ 42.

[38]. (... لا یکونُ ما تمُدُّونَ الیه اَعْینَکُم حتّی یشقی من یشقی و یسعَدَ مَنْ یسْعَدَ)؛ نعمانی، الغیبة، ص‌111؛ بحارالانوار، ج 52، ص‌111.

[39]. نک: علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 3، ص‌234 و 235؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 23، ص‌199.

[40]. شیخ عباس قمی، مفاتیح‌الجنان، زیارت صاحب‌الامر.

[41]. (إذا رأیتم ناراً مِنَ المشرقِ شِبهَ الهردی العظیم تطلَعُ ثلاثَةَ ایام او سبعةٍ فَتَوقَّعَوا فَرَجَ آل محمد صل الله علیه و آله...)؛ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، چاپ پنجم، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1380، ج 2، ص‌184.

[42]. (تَوَقّعوا الصوتَ یأتیکم بَغتَةً مِن قِبَلِ دِمَشقٍ فیهِ لَکُم فَرجٌ عظیم)؛ نعمانی، پیشین، ص‌279.

[43]. سید رضی، نهج‌البلاغه، 260، ص‌126؛ صافی گلپایگانی، پیشین، ص‌314.

[44]. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، قم، موسسه معارف اسلامی، 1411ق، ص‌276؛ نعمانی، پیشین، ص‌83 و 84.

[45]. قصص(28):21.

[46]. سید علی اکبر قریشی، پیشین، ج 2، ص‌112 و 113.

[47]. ناصر مکارم و دیگران، پیشین، ج 4، ص‌49 و ج 21، ص‌218.

[48]. مفاتیح‌الجنان، زیارت صاحب‌الامر.

[49]. مجلسی، پیشین، ، ج 52، ص‌256؛ صافی گلپایگانی، پیشین، ص‌425.

[50]. (اذا زَهقَ الزاهق و خَفَتِ الحقایق و لَحِق اللاحق و ثَقُلت الظّهُور و تَقارَبَتِ الامور و حُجِب‌النشور... و یفتحون العراق و یحجمون الشقاق بِدَمٍ یراق، فعند ذلک تَرقَّبوا خروجَ صاحب‌الزمان)؛ سید مصطفی کاظمی، پیشین، ص‌74؛ محمد خادمی شیرازی، نشانه‌های ظهور او، چاپ دوازدهم، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1385، ص‌99 و 100.

[51]. ابن شعبه حرّانی، تحف‌العقول، ص‌31؛ مجلسی، پیشین، ج 52، ص‌258.

[52]. نک: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365ج 8، ص‌381، ح 576.

[53]. جواهرالکلام، ج 21، ص‌43.

[54]. (اُحَذِّرکُم سَبع فتنِ تکونْ بعد فتنة تُقبلُ من المدینة و فتنة بمکة... قال ابن‌مسعود: منکم من یدرِکُ اولّها و من هذه‌الامة من یدرِک آخِرَها)؛ ابن طاووس، الملاحم و الفتن، چاپ بیروت، ص‌21؛ محمد خادمی شیرازی، نشانه‌های ظهور او، چاپ دوازدهم، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1385، ص‌62.

[55]. (ایها الناس اربع خلال من استطاع ان لا یدرکه شیء منهنُّ فلا یدرکه، قالوا و ما هی قال: یأتی زمانٌ یظهر فیه الباطل و یصبح الرجل علی دین و...)؛ طبقات، ج 3، ص‌588؛ به نقل از: حسن مصطفوی، پیشگویی‌ها در علایم آخرالزمان. چاپ دوم، تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، 1386، ص45.

[56]. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، چاپ پنجم، ، 1380، ج 2، ص‌186؛ محمد خادمی شیرازی، نشانه‌های ظهور او، چاپ دوازدهم، قم، مسجد جمکران، 1385، ص‌125.

[57]. مجلسی، پیشین، ج 52، ص‌358.

[58]. همان، ص‌113.

[59]. شیخ مفید، ارشاد، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413ق، ص‌352 (بقره(2): 155).

[60]. (اِن امّتَکَ سَتُفتَنُ بعدک بقلیلِ زمانٍ من دهرک غیر کثیر...)؛ سید حسن میرجهانی، پیشین، نوائب الدهور، ص‌166.

[61]. (بالکفّ والصَّبر اِن اعطُوا الذی لَهُم اَخَذوه و ان مُنِعوا تَرَکوه)؛ همان.

[62]. صحیح مسلم، ج 8، ص‌168.

[63]. (لیعدَّن احدکم لخروج القائم و لو سهماً...)؛ نعمانی، پیشین، ص‌32، ح 10؛ مجلسی، پیشین، ج 52، ص‌366.

[64]. (اللهم کما جَعلَتَ قلبی بذکره معمورا، فاجعل سلاحی بنصرته مشهوراً)؛ مفاتیح الجنان، زیارت امام در سرداب مقدس.

[65]. (من ارتَبَط دابّةً متوّقِعاً به امرنا و یغیظ به عدوَّنا و هو منسوبٌ الینا اَدَّر اللهُ رِزقه و شَرَحَ صَدرَه و بَلَّغَهُ اَمَله و کان عَوناً علی حوائجه)؛ شیخ کلینی، پیشین، ج6، ص‌535، ح 1.

[66]. (قال لی ابوجعفر محمد بن علی علیهما السلام: کم الرّباط عندکم؟ قلت: اربعون. قال علیه السلام: لکن رباطَنا الدَّهر)؛ همان، ج8، ص‌381، ح 576.

[67]. علامه مجلسی، مرآة العقول، ج 26، ص‌586.

[68]. نک: جوادی آملی، موعود موجود، (چاپ اول: قم، اسراء، 1387)، ص‌166.

[69]. محمد علی زم، جمهوری جهانی شیعه(چاپ اول، تهران: کتاب جمهور، 1384)، ص‌93.

[70]. (... فاسعوا الیه و لو حبوا و الله کأنّی انظر الیه بین الرُّکنِ والمقام یبایع الناس)؛ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، (چاپ پنجم، قم، مسجد جمکران، 1380)، ج 2، ص‌184.

[71]. (... فجدّوا و انتظروا هنیئاً لکم ایتّها العصابة المرحومة)؛ نعمانی، پیشین، ص‌108.

[72]. صحیفه نور، ج7، ص255.

[73]. محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، چاپ بیست و پنجم، قم. انتشارت دلیل ما، 1382، ص284 (به نقل از مجله سخن، دوره 20، ص126).

[74]. نک: نگارنده، آینده جهان،‌ ص‌20 و 21.

[75]. (مثله مثل الساعة الّتی لا یجلّیها لوقتها الّا هو ثقلت فی السماوات و الأرض لاتأتیکم الابغتة)؛ اعراف(7): 187.

[76]. شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، چ2، 1395ق، ج 2، ص‌373.