استادیار گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
چکیده
«مسیحانمایی» چون کابوسی موعودباوری را تهدید میکند. نهاد دین همواره خود را با تهدید پیدایش جریانهای مدّعی مسیحا روبهرو دیده و معمولا از آن به عنوان جریانهای انحرافی و بدعتآمیز یاد شده است. با ورود به دنیای جدید، جریانهای مسیحانما به دلیل تأثیری که صورتبندیهای اجتماعی داشتند، به موضوع مورد علاقه اندیشمندان علوم انسانی و بهویژه جامعهشناسان تبدیل شدند. این مقاله کوشیده است با رجوع به ادبیاتی که شماری از جامعهشناسان در این زمینه تولید کردهاند، نشان دهد که از دیدگاه آنان، مهمترین دلایل پیدایش مسیحانمایان چیست. رویکرد این مقاله کیفی و اکتشافی است و با تحلیل محتوای عرفی نظریههای ارائه شده، به نظمدهی عوامل پیدایش مسیحاهای دروغین از منظر اندیشمندان پرداخته است. بر اساس آنچه در نتیجهگیری آمده است، این عوامل را میتوان در سه دسته «عوامل تعیین کننده»، «اثرگذار» و «شتابدهنده» بخشبندی کرد. در این تحقیق، بیسامانی اجتماع به مثابه عامل تعیینکننده معرفی شده است و نیز ناکارآمدی سیستم، نارضایتی عمومی، فقدان دولت، بیسامانی توده، محقق نشدن آرمانهای جمعی، گذار ارزشی، افتراق ارزشی، و چالشهای فراگیر به عنوان عوامل اثرگذار معرفی شدهاند.