بحث درباره کارکردها یا قلمرو دین در دنیای معاصر، از رشد بسیار زیاد وفزاینده ای برخوردار است. به رغم نگاه بدبینانه برخی مثل فروید، یا ژان پل سارتر، بسیاری از دین پژوهان رویکرد جدیدی به نام ((رویکرد کارکرد گرایانه)) نسبت به دین اتخاذ کردهاند. اینان بر کارکردهای مثبت دین تاکید میورزند و دین را عهده دار رابطه فردی یا عبادی صرف نمیبینند؛ بلکه معتقدند که دین در همه حوزه زندگی بشر، نظیر مسائل تربیتی اخلاقی، حکومتی و اجتماعی، و معرفتی و... حضور جدی دارد و این امری است که به طور وضوح میتوانیم در تمام آموزههای دین اسلام مشاهده کنیم؛ زیرا ارزشمندی آموزههای دینی در آینه فواید و کارکردهایشان قابل مشاهده هستند، و این را نسبت به مسائل و مباحث آخرالزمان و آینده بشری، یعنی مباحث موعود باوری در ادیان و مهدی باوری در اسلام میتوان دید. در منابع مهم و اصیل آموزههای مهدوی میتوان این کارکردها را به طرق مختلف دریافت کرد. نگارنده در این نوشتار در صدد این نیست که به همه این کارکردها به طور جامع و مستوفی بپردازد؛ بلکه مقصود این پژوهش آن است که به برخی از آنان که از اهمیت بیشتری برخوردارند، با تاکید بر اندیشههای عالم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم حضرت رضا علیه السلام به بحث بنشیند. بر همین اساس تلاش شده به برخی از کارکردهای مهم، مثل کارکردهای معرفتی، تربیتی اجتماعی، سیاسی و مدیریتی، تاریخی، اشاره گردد. البته در تحلیل و بررسیها، همه آنان از اعتبار یکسان برخوردار نیستند؛ بلکه برخی جنبه مقدمی داشته، و برخی دیگر از اصالت و ویژگی خاص برخوردارند (همانطور که لابهلای بحث روشن خواهد شد). نتیجه مهم این کارکردها در مجموع باعث ظهور حق و غلبه آن بر باطل در کل نظام هستی خواهد شد.