«آیندهپژوهی»، هنر شکل دادن به آینده است؛ به آن شکل که آینده را میخواهیم. آیندهشناسی از این منظر، دانش شناخت تغییرات است و شناخت آینده از حیاتیترین علوم مورد نیاز هر انسانی است. در اسلام، «مهدویت»، قلب تپنده تحقیقات آینده محور، است و آیندهپژوه مسلمان نمی تواند در تحقیقات خود از ظرفیتها و آموزههای فرهنگ مهدوی بهره نبرد؛ اما این عرصه، دارای الزامات و بایستههای پژوهشی ویژهای است. به نظر میرسد این بایستهها در سه حوزه بایستههای نظری، مانند 1)مثبت اندیشی امیدوارانه؛ 2)نگاه کیفی به ظهور، نه کمی؛ بایستههای روشی، مانند 1)مکانیسم پیش بینی آینده؛ 2) حکومت طمانینه شرعی در فرایند و استنتاجات تحقیق و بایستههای تبلیغی، مانند 1)تبیین مبانی فکری و مواد معرفتی دکترین مهدویت و ارائه شاخصههای حق و باطل؛ 2)نمایاندن کارکردهای جامعه مهدوی قابل بررسی باشند که در این مقاله به بخشی از آنها اشاره میشود.