«معرفتشناسی مهدویت» نوعی معرفتشناسی مقید یا مضاف است که با نگاهی عقلی به تحلیل معرفتهای حاصل از مهدویت پرداخته و به سؤالاتی از این قبیل پاسخ میدهد: آیا معرفت یقینی به گزارههای مهدوی امکان دارد؟ راهها و منابع معرفت به گزارههای مهدوی کدامند؟ آیا گزارههای مهدوی اساساً صدق و کذب پذیرند یا نه؟ در صورت صادق بودن، صدق آنها به چه معناست و چگونه میتوان صدقشان را اثبات کرد؟ نگارنده بر این باور است که با قوای ادراکی حس، عقل و قلب؛ علم حصولی و حضوری میتوان به مسائل مهدویت معرفت یقینی پیدا کرد. معرفت یقینی یا باید بدیهی و در قالب اوّلیات و وجدانیات باشد و یا از راه برهان حاصل گردد. با توجه به نظریه مبناگروی، اگر برخی گزارههای مهدوی از سنخ قضایای حقیقتاً بدیهی؛ یعنی اولیات و وجدانیات باشند، خود موجّهند و به توجیه و اقامه دلیل نیازی ندارند؛ چرا که صدق آنها ذاتیشان است. در غیر این صورت، توجیه گزارههای مهدوی بر اساس برهان و استدلال صورت میگیرد. حق آن است که در گزارههای مهدوی، وجدانیات که حقیقتاً بدیهیاند و نیز محسوسات و متواترات که قریب بدیهیاند؛ وجود دارد.